lilium.y
پسندها
3,636

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • چشم نمیگم...
    بگذارم زیر پام ،یعنی لهشون کنم :D
    حالا چرا فک میکنی با اعتماد به نفسم؟!
    شکست توی عشق....برق نه نقاشی
    لطف داری..... اما نه اصلا اینطور نیست، کووو تا من واقعا مهندس شم الان تازه اول راهم....
    اگه نمیگفتم که معلوم نمیشد...دی
    این عشق قدیمیمه(البته عشق اول و آخر) شکست عشقی خوردم الان:cool:
    میخوای شکنجم بدی یعنی:D
    حاضرم نظاره گر افق باشم همین جوری اما همچین برنامه ای نداشته باشم :D
    عه یادش بخیر، هنوز مدرسه نمیرفتم مامان اینو بهم یاد داد...
    فک کنم اولین نقاشی که کشیدم همین بوده باشه
    اصلا یادم نبود :-|.....پیری و آلزایمرشه دیگه:biggrin:و البته عشقی که به نقاشی دارم:D
    آره اما من وقتی حوصله داشتم به دوستم توی طرحش نظرامو میگفتم واسه همین تفننی بد نیست، نه بعنوان عشق دی
    برقم کلی ایدس که مثلا چی بسازی چیکار کنی تلفات نداشته باشی چیکار کنی راندمان بالاتر بره:)نگو که الان با گفته هام بازم عاشقش نشدی :D
    برعکس من و برق عاشق همیم:)عشق خلاصه میشه در برق :|
    من تنها رشته ای که نرفتم و اگه برگردم نمیرم معماریه:Dهمیشه دوستم از نظرام توی ماکت و طرحش استفاده میکرد اما بنظرم درحد تفریحی میتونستم چیزی بگم ...
    علاقه ای به رشتش ندارم اما کلی از رشتش میدونم...
    بعله که میتونی با 14 اردک بکشی احسنت به شما:biggrin:جسارت نباشه البته، من اینم نمیتونم:D
    همینم واسه من سخته:D
    گاهی فک میکنم من با این همه احساس:D همون بهتر با قطعات برقی و دوست داشتنی خودم زندگی کنم ....زندگی اینگونه زیباست نه با نقاشی : ))
    غم انگیز است پاییز
    و غم انگیزتر
    وقتی تو باشی وُ
    من برگ‌ها را با خیالَ‌ت
    تنها قدم بزنم . . .
    توی مدرسه اصلا نقاشی دوست نداشتم،یادش بخیر
    فک میکردم وقت هدر دادنه.... آخه که چی مثلا:biggrin:قلیان احساس :D
    در نگاهت رنگ آرامش نمایان می شود
    آه می ترسم که دارد باز طوفان می شود

    آنچه از سیمای من پیداست غیر از درد نیست
    گرچه گاهی پشت یک لبخند پنهان می شود
    وب رو توی پیجت بذارم میشه:surprised:آخه متنش طولانی بود واسه یه پیام...
    راستش فعلا فقط شعرشو گذاشتم آخه ستاره جاییه که وسایل پذیرایی نداره:w05:
    ببخش بهارجونم اصلا باز نمیشد واسم ،اگه بازم میشد پیامی نمیتونستم ارسال کنم:(
    نمیدونم...دنیا به آدم یاد میده همیشه اون چیزی که میخوای نمیشه
    ااااا وب نوشتمو دیدی ...راستش چند روزه سر نزدم
    عزیزمی ممنون که به وب نوشتم سر زدی:redface:
    اگه اینجا دوستی نداشتم و فقط واسه پست گذاشتن میومدم واسه همیشه قید باشگاه اومدنو میزدم:razz:
    یه گرم حوصله هم که داشته باشی بیای اینجا همونم میره....
    بله لبخند :redface:ولش کن دنیا دو روزه دی
    :wallbash:نمیدونم بدجور رو اعصابه
    هر آدرسی میدم میره به جز اینجا، که باز نمیکنه:razz:
    نمیدونم چرا برای دو نفر همزمانم میفرستی واسه یه نفر باز میشه واسه یکی دیگه نه:confused:
    بگذار برايت چاى بريزم

    امروز به شكل غريبى خوبى
    بگذار برايت چاى بياورم
    راستى گفتم كه دوستت دارم؟
    گفتم كه از آمدنت چقدر خوشحالم؟
    حضورت شادى بخش است، مثل حضور شعر و حضور قايق ها و خاطرات دور...

    نزار قبانی
    سلام....
    خواهش میکنم عزیزم...(عکس نوشتش واست باز نشد؟)
    به نظرم هست کسی که نباشه دچار کسی:)
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا