ببخشید آقا جاوید اگر ناراحتتون کردم
پروفم را واسه همین بسته بودم ولی دوستان نذاشتن بسته بمونه تا حرف نزنم که سنگین تر بمونم
اگر ناراحت شدید ببخشید
همیشه این جمله امضاتون را خیلی دوست داشتم
انشالله که موفق باشید .
در مرحلهای که میخواهید ایدههای خود را شکل بدهید بجای اینکه درگیر جزییات ابزارها و نرمافزارها شوید، کامپیوتر لعنتی را خاموش کنید و ازش فاصله بگیرید و ایدههایتان رو روی کاغذ بیاورید
نه دیگه من تقریبا تازه واردم، به تاریخ عضویتم نگاه نکن، واسه گول زدنه.هیچی از هیشکی نمیدونم.
آره یه ماهی هست دوستام روش مطالعه میکنن، الانم من بهشون اضافه شدم، فکر کنم حالا حالاها کار داره.
اولا من که هنوز نمیدونم خودت کجا درس خوندی؟ سوال میپرسی خودت اول جوابشو بده دیگه.
بعدشم کاری نمیکنم، دنبال کار میگردم و البته دوستام تو فکر راه اندازی یه کارگاه صنعتی هستن، به اونام کمک میکنم تو بدست آوردن اطلاعات،اگر خدا بخواد شاید یه کارایی کردیم و واسه خودمون کار کردیم.
اولیشو دیدم، جالب بود به درد من که خیلی میخوره، اما بقیشو گذاشتم صبح، الان خسته ام خیلی حوصله خوندن چیزای طولانیو ندارم، فردا با ذهن آرومتربخونم فایدش بیشتره.
من خودم سال سوم رفتم کارآموزی، اکثر دخترای دیگمونم سال سوم رفتن اما پسرامون همه سال چهارم رفتن کارآموزی، همه هم با هم رفتن عسلویه و ما کلی بهشون حسودی کردیم.اونا میگفتن چون دیگه درسا تموم شده بوده بیشتر میفهمیدن قضیه چیه و حرفارو بهتر یاد میگرفتن، اما کارآموزی من که تو یه شرکت رنگسازی بود و هیچ ربطی به مهندسی شیمی نداشت، اصلا دوستش نداشتم.
کش رفتم کلمه بدیه، بهتره بگی بیخبر کمک گرفتم. اینو همه انجام میدن دیگه، یه پروژه برمیدارن، اگر پروژه تموم شده باشه میتونی اطلاعاتشو ببری واسه استادت، بچه های ما چندتاشون اینکارو کردن.یه سری اطلاعات که محرمانه نبودو بهشون دادن، استادام راضی بودن در همون حد.
1-موضوعش به مهندسی شیمی مربوطه؟
2-؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نفهمیدم چی گفتی؟ یا من سوادم کمه، یا تو بد گفتی، یا گزینه سوم.
خب خوش به حالت که موقعیت کار داری، امیدوارم زودتر این دو سال بگذره و شرایط زندگیت به حالت نرمال برسه،البته دو سال نه، چهار سال، دو سالم که ارشد داری.