J
پسندها
1,428

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • :biggrin: باید برم ی سگ بو کنم خخخ
    جک جونور وحشی شبا تو جنگلا نیس؟ گرازا ک تو جنگلن حمله نمیکنن؟
    سوغات میارم برات
    اتفاقا برنامشو داریم. میایم از اونور میریم مشهد
    ول میریم اونور محمود آباد و بابلسر بعد میایم گرگان.
    عاره اونطرفا خیلی خوشگله. ای کاش من یک شمالی بودم تابستون میام اونورا. بیا ب دیدنم خخخ
    نسیم خنک + بوی علف+ صدا پرنده + صدا آب [IMG]
    گفتی تخم مرغ درص کنه زیر دستی هستی
    منم
    حالا تصور کن ک صبح رفتی طبیعت گردی و پیاده روی. تو جنگل باشه ک ی آبی هم از کنار ادم رد بشه. نشستی ک صبحونه بزنی. بعد رو آتیش اینو درست کنی واااااایییییییییی:w22:
    زیر دست چیه؟
    از منم خوب میشه[IMG]
    تخم مرغ ربی من فقط رب میزنم اول میذارم یکم ک پزید رب اضافه میکنم
    تخم و گوجه رو دو مدل داریم. یکی با پیازه و گوجه و تخم مرغش قاطی میشه
    یکی دیگ بدون پیازه ک گوجه ها رو گردولی گردولی خورد میکنم میذارم یکم بپزه بعد تخم مرغو میشکنم فضاهای بین گوجه ها. نمک فلل قرمز و آویشن هم میریزم روش خیلی خوب میشهههه وااایییی
    من بعضی وقتا با کره محلی درست میکنم. خیلی بوش خوب میشه
    ی دونه تخم مرغ دیگم هست ک میشکنم تو ماهی تابه شعله رو خیلیییی کم میکنم میذارم آروم بپزه. بعد زرده ش کامل پخته میشه پخش هم نمیشه. چون عسلی دوس ندارم راحت هم جدا میشه میاد تو ظرف.
    یکی دیگم داریم بش میگیم خاگینه. تخم مرغو میشکنی تو ظرف با تره کوهی و ی سری گیاه دیگ ک همه خشکن قاطی میکنی و میریزی تو روغن بپزه.
    یکی دیگم با قارچ و گوجه و کلم بروکلی درست میکنم اینم خوشمزه س[IMG]
    باشه
    میشه ب من یاد بدی؟ خخخ
    اولین بار یادمه ک میخاستم درست کنم روغنش سوخت . دود کرد :biggrin:
    خورش لوبیا سبز. دارم سرچ میکنم ی پلوی جدید پیدا کنم
    اونو بعد ماه رمضون درست میکنم
    تو آشپزی بلدی؟
    کجاش با کلاس بود خخخ
    من هنوز دارم ب این میخندم( چرا ج نیفتاد:w00:)
    من این رفتارو با قورمه سبزی دارم وااااای دلم خااااست :w04::w04::w04:
    امشب خودم میخام شام درس کنم
    حلواهه خیلی خوشمزه بووود . کمین کردم اذانو دادن بقیشو بخورم :love:
    شامم جدا بودا. این فقط افطاره
    ی بشقاب پر آش خوردم. نصف نون با پنیر سبزی. یه کاسه شله زرد.یکم حلوا و کاچی. آب جوشه:w04::w04::w04::w04::w04::w04::w04:گشنم شددددددددددد
    خیلی خسته بودم.سنگین هم ک بودم.بعد ک خابیدم همه صداها اطرافو میشنیدم. بیدار شدم هزار برابر خسته تر شده بودم و سرم درد میکرد
    تا حالا ب سگ دس نزدم. ی بار نزدیک شدم ک دست بزنم کظم غیظ کردم خخخ
    دیشب بعد پیامم ی ذره خابیدم ک ای کاش نخابیده بودم. بدترین خواب عمرم بود. اه اه اه
    عاره. ناپرهیزی کردم تا جایی ک امکان داشت جا دادم تو معده [IMG] چقد زجر کشیدم تا یکم هضم بشن معدم جا باز نه خخخ [IMG]
    ن حیفه دلم نمیاد
    حالا ک اذان نشده چایی میخوری [IMG]
    گشنمههههههههههههههه[IMG][IMG][IMG]
    عذاب وجدان گرفدم:redface::redface::redface:
    مامانم مرغ گذاش :redface::redface::redface:
    من برم خجالت بخورم:redface::redface:
    خیلی لوس و بد شدم:redface:
    اوهوم
    من از بین اون همه غذا اومدم[IMG]کمتر میتونم گشنگی رو تا سحر تاب بیاریم خخخ [IMG]
    یه ایده باحال داشتن بچه های دانشکده
    اینطوری بود که خود دانشجوها حدود 4 , 5 نوع غذا درست کردن واسه افطاری بچه های خوابگاهی
    بعد بچه های خوابگاهی هر غذایی ک سفارش بدن از همون غذا ما یه دونه میذاریم کنار برای بچه های بی بضاعت
    باحاله ینی از همون غذایی ک خودت داری میخوری یه نفر دیگه که نمیشناسی و قرار نیس ببینیشو مهمون میکنی
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا