حمید :
میدونی دارم به چی فک می کنم !
این که باید منم باهات میومدم نمایشگاه ! تهران !
اول اونجا با اجازه داش حسین حساب حسینو حضوری می رسیدیم بعدشم کلا همگی می رفتیم تبریز خدمت الهه جون !
حالا ببینم کی رو باید تو گونی کرد !!!!!
حیف که نمیام دیگه ..... واقعا حیف !
حسین:
میدونی دارم به چی فک میکنم!
اینکه باید منم باهات میومدم نمایشگاه! تهران!
اول اونجا با اجازه داش حمید حساب حمیدو حضوری میرسیدیم بعدشم که کلا همگی میرفتیم مشهد خدمت فائزه جون!
ال ببینیم کی رو باید تو گونی کرد!!
حیف که نمیام دیگه...واقعا حیف!
حمید اگه صدامو میشنوی بهتره که خوب گوش کنی!!!!!
اگه آبجی الهه یه گزارش خلاف ازت بده سیبیلتو دود میدم!!!!
اینم یکباره دیگه استفاده از نقطه ضعف:
ان الشیطان عدونا!!