“هنوز در سفرم .
خیال می کنم
در آب های جهان قایقی است
و من – مسافر قایق – هزار ها سال است
سرود زنده دریانوردهای کهن را
به گوش روزنه های فصول می خوانم
و پیش می رانم.
مرا سفر به کجا می برد؟
کجا نشان قدم نا تمام خواهد ماند
و بند کفش به انگشت های نرم فراغت
گشوده خواهد شد؟
کجاست جای رسیدن ، و پهن کردن یک فرش
و بی خیال نشستن
سلامتی !!
نه ! من فقط دورادور نتایج رو پی گیری می کنم .. خودم اصلا وقت نمی ذارم فوتبال داغون اینا رو ببینم !!
مهم نیست که الکی گل خوردیم !! مهم اینه که نتونستیم ببریم ! نتیجه مهمه که از دست دادیم !