hamedinia_m51
پسندها
3,261

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • www.www.iran-eng.ir/showthread.php?p=1439123&posted=1#post1439123 سلام من به رای نیاز دارم من و یاری کنید


    عمريست

    دريا...دريا...باران

    به خورد تو داده اند

    و تو

    هنوز جنگل نشده ای !

    وقتی سرنوشت تو: کوير است

    حتی آسمان هم

    در برنامه ی آتی

    اعتباری برای رویش تو تخصيص

    نمی دهد ...!!!


    فرشته مه نگار
    سراسر بخشش جانان طريق لطف و احسان بود
    اگر تسبيح مي فرمود اگر زنار مي آورد

    عجب مي داشتم ديشب ز حافظ جام و پيمانه
    ولي منعش نميكردم كه صوفي وار مي آورد
    به به حامد عزیز حال شما ...
    شعر زیبا و قشنگی بود گلم ممنون و تشکر ...
    متشكرم حامدي نياي عزيز
    واقعا از شعري كه برام نوشتيد ممنونم
    چقدر به حال و هواي امروز من اين شعر مطابقت داره.
    خيلي ممنونم خيلي

    اميدوارم هميشه شاد وسلامت باشيد [IMG]


    گریزی نیست ...

    همیشه بی آنکه بخواهی

    اتفاق خودش را می اندازد

    وسط زندگی ات !

    بعد هم می رود

    تو می مانی و اینهمه چه کنم ...

    با ذهنی که مدام تکرار می کند:

    "حالا که اتفاقی نیفتاده

    دوست نداشت بماند، رفت...همین!"

    حالم از ذهنی که زیاد حرف می زند به هم می خورد !

    می روم تا اتفاق کمی آرام بگیرد ...

    به قول خودش

    فردا همه چیز را فراموش خواهیم کرد !

    می روم با یک آرزو

    کاش هیچ وقت نمی گفتم:

    کاش ...


    س.بارانی
    هواي باغ گل سرخ داشتيم و دريغ
    كه بلبلان همه زارند و برگها زردست

    چه ها كه بر سر ما رفت و كس نزد آهي
    به مردمي كه جهان سخت ناجوانمرد ست


    دخترک در برابر دفتر خاطراتش نشست ...

    آرام آنها را ورق زد ...

    صحنه ها پی در پی اجرا می شدند ...

    کارگردان ناتوانی بود که از مونتاژصحنه ها برنمی آمد !

    بادی وزید ...

    برگها به سرعت ورق خوردند ...

    مثل سالهایی که سریع و بی سر وصدا از پیش چشمانش عبور کردند ...

    و او غرق در اوهام دنیا

    رفتن هیچ کدام را حس نکرد ...


    ....


    خدایی دید ...

    نوری دید ...

    تسبیح... گل...پرنده...درخت...

    و حالا اشرف مخلوقات : انسان !

    اشرفی که کنار ادات ایمان

    گل...پرنده ... درخت

    احساس حقارت می کرد !


    ...


    باران بارید ...

    خاطراتش را شست و با خود برد !

    او ماند ...

    بغض ماند ...

    تنهایی ماند ...

    و

    نوری که در خاطراتش گم شد ...!


    NasibeH
    سلام عزیزم.خوبی؟من هم این عید را به تو خانواده ات تبریک می گویم.
    سلام...
    عیدتون مبارک...
    خیلی خیلی ممنونم از شرکتتون...
    منتظر گیاه مورد نظر شما هستیم...
    نفس صبا
    عشقی از جنس طلا
    دوری و دفع بلا
    یاری از سوی خدا
    همه تقدیم شما
    عیدتون مبارک
    خدایا صراط مستقیم را در غدیر به ما شناساندی....
    توفیق رهروی علی ( ع ) را نیز خود به لطف بیکرانت به ما عنایت کن
    عیدتون مبارک...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا