hamedinia_m51
پسندها
3,261

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره



  • دلا محیا شو
    محرم حسین می آید ...
    ندای مکتب انسان پرورش به گوش آید ...
    دلا محیا شو
    که کاروان حسین رهسپار سوی خداست ...
    ز مردگی به درآ !
    تا تو را بیاموزد
    چگونه بودن را ...
    چگونه مردن را ...
    .
    .
    .
    التماس دعا ...
    دل من دیر زمانیست
    که میپندارد دوستی نیز گلی ست
    مثل نیلوفر و وناز
    ساقه ترد وظریفی دارد
    بی گمان سنگدل است
    آنکه روا میدارد
    جان این ساقه نازک را دانسته بیازارد.
    سلام حامي نياي عزيز
    عنوان جديدتون مبارك باشه دوست خوبم
    فقط توضيح مختصري رو بايد درخصوص كسب اين عنوان خدمتتون عرض كنيم
    كه انشاالله صبر ميكنم تا محسن جان از سفر برگرده...
    براتون آرزوي موفقيت ميكنم عزيز [IMG]


    گفت با هر سختي، آساني ست

    با هر رنج، شادي

    در دل هر غم، نشاط

    راست مي گفت او ...

    و من

    تا نرنجيدم نخنديدم ...!!!


    محمد جعفری(آزاد)
    الهی
    میدانم هر آنچه از جانب تو به من برسد
    در بهترین زمان و بهترین مکان نصیبم خواهد شد
    خود را و فرجام آنها را به تو می سپارم
    بازم منو شرمنده اينهمه محبتتون كرديد...
    باوركنيد شعرهاتون به دل آدم تلنگر ميزنه...
    ممنونم عزيز
    در ضمن يلداتون به شيريني و سرخي هندوانه.

    دوستِ خوبم!.شب ترین شبِ سال مبارک.خوشی هات به بلندایِ شبِ یلدا.

    خدایا گاه میگویی فرود آی ، گاه میگویی گریز
    گاه فرمایی بیا ، گاه گویی پرهیز ،خداوندا این نشان قربت است؟
    یا محض رستاخیز؟ هرگز بشارت ندیدم تهدید آمیز!
    ای مهربان برد بارای لطیف نیک یار ، آمدم به درگاه
    خواهی به ناز دار، خواهی خوار دار
    سلطان خراسانی ما، قبله جان است
    این خاک خراسان به یقین، رشک جهان است
    صد چشمه عشق است نهان در دل این خاک
    لبها همه با ذکر رضا زمزمه خوان است
    او روشنی چشم سر و دیده دلهاست
    او بارگهش قبله حاجات نهان است
    آرامش دلها همه از بارگه اوست
    نور حرمش سبزتر از باغ جنان است
    من متشكرم كه اينهمه لطف داريد.
    سپاس كه در سليقه زيباتون بنده رو هم شريك ميكنيد.
    سلام عزيزجان
    نميدوني با اين شعرهايي كه برام ميگذاريد چه احساس قشنگي رو برام درست ميكنيد...واقعا قشنگ و دلنشين هستند...ممنونم عزيز

    به تنهايي خود مي گريم
    به نداشتن يار مي گريم
    به بي همنفسي مي گريم
    به ناله هاي خود مي گريم
    و به کساني که يار
    لباس من شوند مي گريم
    و گريه مي کنم
    شايد اشک پر کند تنهايي
    مرا......
    شايد غم ياري کند
    و پر کند سينه مرا
    و شايد فروزندگي غم
    از ياد برد
    بي کسي مرا
    که همگان نه خواهان منند
    که خواهان خنده و لباس
    وشادي منند
    وليکن شايد هيچ کس نيست
    پر کند من مرا........
    تنها فروزنده من
    تنهايي و سکوت است
    که چون سايه اي شوم
    تنهايي سياهي و سکوت
    بر من هديه مي کند
    آري هيچ کس نيست
    پر کند من مرا...........
    و من همچنان
    چشم به ياري اشکم
    که شايد او همرزم تنهايي
    من شود شايد....



    خواهيد به سوى دوست پرواز كنيد
    يا زندگى دوباره آغاز كنيد

    يك پنجره از اتاق تنهاييتان
    هر صبح به سمت كربلا باز كنيد
    سلام شب خوش
    ممنونم واقعا شعر زيبا و لطيف و دلنشيني بود...خيلي خيلي به دلم نشست عزيز...عالي بود. مرسسسسي

    [IMG]
    ممنونم حامدي نياي عزيز
    واقعا شعرتون معركه بود..خيلي دلنشين و با معني ...اينقدر خوشم اومد كه چندين بار خوندمش...ممنونم ..ممنونم.

    [IMG]
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا