FarnazT
پسندها
540

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • فرررررررناززززززز دستم به دامنت فردا دفاع دارم تاکی تموم میشه؟
    من تا حداکثر صبح زود لازم دارم...تو رو خدا ببخشید این بچه پررو رو
    فدات بشم عزیزم
    یعنی چی منتفی شد؟؟؟؟؟
    الهام ترخیص شد؟
    مگه جای من چه جوریه که اینقدر خوبه؟
    اتفاقا اصلا رو به راه نیستم. درگیری با ارگان های دولتی داره دیوونم می کنه، از این طرف برای کارم باید با فلات قاره سر و کله بزنم، از اون طرف هم باید برای احیا حقوق چهارده ماه پیشم برم وزارت کار و سرم و بکوبم تو دیوار.
    مرسي فرناز جونم :gol:
    ما كه هميشه به ياد شما هستيم اين شما ايد كه ما رو فراموش ميكنيد و حالي از ما نمي پرسيد :(
    خوبه
    خدارو شکر
    برو یه داستان تو تالار ازاد تاپیک داستان گذاشتم الان
    بخون وبخند
    داداش من گربه که سهله ببر هم بیاری باز این مموشی حریفه!! :دی
    دچار وصل و هجران چی هست؟اینا الان تناقض دارن با هم که خب!!
    سلام فرناز جونم
    خوبي عزيزم ؟؟؟
    چه خبرا ؟؟؟؟ نيستي ؟؟؟
    سلام عزیز
    از این ورا
    از اون ورا
    خوبی خوشی سلامتی
    ممنون عزیز
    من به فرشاد قول دادم کاری بکنم که تو زندگیش کمبودی احساس نکنه! حتی کمبود پاهاش و حق دویدنش رو، من باید ناعدالتی اون شکلک رو جبران کنم!!
    خیلی هم عکس خوبی بود، چشم و گوش من رو باز کرد!!

    سلام آبجي گله
    ما هميشه جوياي حال آبجي گلمان هستيم
    مرسي بابت عسك عقاب:)
    خلاصه ما اینیم
    با کلی ادبیات تووپ :D

    این کلاسایی که واسه خودم گذاشتم رو تا یه سال نگهش دار، سال بعد چنتا کلاس دیگه پیدا میکنم :D
    نوشته از خودم بود عزیزم
    فقط قسمت تنها همینش رو کپی گرفتم
    گفتم برم بگردم، خواستم چنتا از نوشته‌هام رو برات بزارم ( اونایی که تو باشگاه هست به عنوان تاپیک ) و کلی کلاس بزارم :D
    وگرنه همشون رو خودم نوشتم
    منو شرمنده می‌کنین
    برم کمی بگردم واسه خودم اندک کلاسی بزارم جلو شما :D

    الان برم سرچ کنم
    تنها همین: انگار سالهاست که خوابیده ام ... نمی دانم اینجا کجای دنیاست ... فقط بیدارم نکن ! می خواهم آنقدر بخوابم تا دنیا تمام شود ... آنقدر که خدا بیدارم کند ... تا از او بپرسم ... چرا ؟!..
    مدت‌هاست قلم به دست نگرفتم، تنها انگشتانم برای محاسبات به روی ماشین حساب می‌روند، چشم‌هایم شاید با دارو وایرایش شوند، شاید بعد‌ها جسمی به آنها اضاف کنم، کتاب‌هایم اینجا و آنجا افتاده‌اند، کیفم کنج اتاق، برنامه‌های کلاسم و روزهای خالی‌ای که نمی‌ماند و برای کلاس فردا ذخیره سازی می‌شود
    کمتر نوشتم تا کنون، زندگیم رنگ پیدا کند می‌نویسم، اکنون خاکستریست، رنگ همین سکوتم، سکوتی که هنوز جوابش را نشنیدم
    دارم خودم را خط خطی می‌کنم، اینجا و آنجا پرسه می‌زنم شاید نشانه‌ای پیدا کنم، آدرس‌ها را روزی چندین بار وارد می‌کنم شاید خبری خوب بشنوم، گوشی‌ام هنوز نام زیبایش را به خود ندیده، گوشم، مدت‌هاست در منتظر شنیدن صداییست و تنها چیزی که اکنون باقی می‌ماند سکوت شبانه‌ی من است !
    سرد است، هوا را نمی‌گویم، بدنم را می‌گویم، مثل قهوه سرد، هنوز تلخ نیستم، امید دارم، مثل قهوه تلخ نشوم، امید دارم این بدن سرد، روزی گرم شود
    سلاام
    خوبی ؟
    چه خبر ؟

    راستش مدتی بود از شما خبری نداشتم
    خودم دست به کار شدم :D

    :gol:
    وااااااا؟؟؟
    حتا قاطی کرده
    چون من هیچ پیامی نگرفتم تا وقتی آن بودم از شما
    مرسی بخاطر عکس نفسم
    نه عزیزم وقتی تو اومدی من نبودم گلم چون تا من بودم پیامی ازت نگرفتم
    خوبی خشی
    واااااااااااااااااااااااااای نفس من آن هست
    سلاااااااااااااااااااام مامان جونم
    دوست دارم یه دنیاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا