FarnazT
پسندها
540

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • ته قزبونت برم پریشون نیستم....گرفتار بودم
    میام توضیح میده
    فعلا بای گلکم
    مرسی گلم..خیلی لطف کردی..انشالا دوشنبه شب میرم اونجا..دوستم میخواد سایز بگیره برای بچه ها سفارش لباس بده ببین نساج ها اونقدرها هم بد نیستن ها..:دی
    راستی فرنازم مرسی بخاطر اون همه اسمایل خوگشل
    کلی ذوق کردم
    مرسی نفسم
    لینک اون اسمایل ها چیه؟؟؟
    سلام قلبونش بلم من
    میسی گلم
    همین که خودت میایی یک دنیا ارزش داره
    سلام فرناز جان. خوبی؟ خوش می گذره؟
    درستش کردم. اظهار ندامت کرد، منم از گناهش چشم پوشی کردم.
    خان عمو آرش کیه اونوخت؟؟؟
    نه چرا ناراحت؟
    اگه ناراحت بشین که میدونی من چقدر حساسم الکی به این چیزا..
    بد شانسی اینه که من الان رفتم از بین 10 تا سیب دو تا برداشتم اوردم اتاق و یکیش کرمو در اومد..
    هن چوخ چوخ چوخ
    نه عزیز
    منتظر موندیم
    ولی این چشا دیگه دارن از اسانسور خواب بالا میرن
    ها؟
    آها باشه..
    خب این حق توئه که ناراحت باشی یا نه.
    سلام شرمنده نمیدونم چرا برا تو که مینویسم باید خیلی مواظب باشم همینم باعث میشه فی البداهه هام رو نتونم بنویسم البته میتونم ها.. ولی میدونم که 100 چرا به چراگاه ذهنم اضافه میکنی.. نمیگم بدیه این خب دیگه اوجور...
    در مورد پارازیت هام شرمنده دیگه.. ولی اگهاعتقاد داشته باشی که کاه رو میشه به انتظار ربط داد اعتقاد داشته باشی میبینی که هیچ چیزی بی دلیدل نیست... کافیه بعضی چیزارو از آخر مطلب قبلی شروع کنی نه اینکه بگی این چی شد اون کی گفت بو نمنه او نمنه.. اگه باز ناراحت شی که میدونم نشدی معذرت/میخوام این حرف روگردنت بزارم که نمیتونی ناراحت بشی/

    خب دیگه.. اینجام به این باور اعتقاد دارم که فعلا شانس یا خوش شانسی ای ندارم ولی من با اعتقاد به اون پیش رفتم.. برای اینکه شانست برای پرتاب صحیح به سبد بیشتر باشه باید هیاتر میبودی و لی نبودم و رفتم پرتاب حساس سه امتیازی بکنم اونم در ثانیه های آخر.. چوخ اشتباه کردم چوخ
    قربونت...
    کدوم یکی از مامان بزرگات؟
    این روزا کلاس برنامه نویسیم شروع شده....
    دیگه 3روز تو هفته که بعد از ظهرا میرم اونجا...
    این روزا هم که در به در دارم دنبال خونه میگردم...
    میخوام تا آخر برج خونمو عوض کنم!
    به همین خاطر سردرگمم...
    سیلام...!
    خوبی فرناز جان؟
    چه خبرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    قربون تو...!
    مرسی لطف داری................!
    منم دلم واسه بچه های شیرخوارگاه یه ذره شده...
    آره ماشالا ماشالا بزنیم به تخته, هر روز که میام میبینم ..........به به!
    خودت خوبی؟؟
    اوضا روبه راهه؟
    اون کچل چطوره؟؟
    منظلشون خوب هستن؟
    سلام رییس
    کدوم باید کدوم حکمت
    هر رفتنی را برگشتنی است
    اسپاو(ص)

    من موندم اين همه نوه نا فرمان كي براي من درست كرده:w00:
    حالا چرا خاك ذغال؟:whistle::child:
    ای بابا تو چرا رفتی...پیغام هم که جواب نمیدی؟اونور هستی الان؟
    این عکسه رو شایع کردم که خودم هستم..که گیر پلیس نیفتم نازی جان..شما که خودت حضوری اومدم خدمتت
    جانم ز فراق ، رنج بسیار کشید / با رفتن تو همیشه آزار کشید
    ما همسفر راه درازی بودیم / بین من و تو زمانه دیوار کشید . . .
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا