متوجهم ولی فکر میکنم که خودتم تلاشی نکردی... چرا سرنوشتمو بدم دست بقیه؟ به فرض که آخرش هم هیچه!
به فرض این برگه ها چرک نویسه و کسی هم قرار نیست اصلاحشون کنه... من نمیدمش دست کس دیگه ای که برام پرش کنه... خودم پرش میکنم با روش خودم... حالا نتیجه هرچی که میخواد بشه...
اگه نتیجه خوب بود که میفهمم راهم درست بوده... اگه نبود که بازم حداقل افسوس نمیخورم که دیگران منو به این بدی کشوندن... میگم خودم کردم، خوب کردم، دلم خواست، به هیشکیم مربوط نیست...
به نظر من آدم باید بشینه، آرزوهاشو بنویسه... و راه رسیدن به اونا رو هم تا جایی که میدونه بنویسه و بعد شروع کنه... مهم نیست آرزو چقدر بزرگ باشه... بهتره از کوچیکاش شروع کرد و وقتی بهش رسید انرژی بگیره و بره سراغ بعدی...
حیفه که برگه زندگی که فقط یه بار فرصتش نصیبمون میشه رو خالی بذاریم...