eti68
پسندها
9,543

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • ▂▃▄▅▆▇█▓▒░ کــودکــان عکــاس اقا یـــاسیـــن ░▒▓█▇▆▅▄▃▂
    من فکر میکردم الان هم دیونه ای :biggrin: اگه دی.نه شدی هیچکس دیگه از دستت ارامش نداره بیا اصلا از این دیونه خانه بریم:)
    ادم دیونه باشه بهتره تا اینکه عقلش کامل نباشه:w25: اطراف ما همه خل هستند:razz:
    سلام

    زبان تو هیچی

    کنسل شد

    راهای مختلفی تو نت هست


    میتونی ازش یاد بگیری
    :biggrin:
    دور از جونت آدمای مریض صعب العلاج هم این حرفو نمیزنن (یکیش جلو چشممه)
    من برم... زود زود بهم سر بزن...;)
    شبت بخیر:gol:
    متوجهم ولی فکر میکنم که خودتم تلاشی نکردی... چرا سرنوشتمو بدم دست بقیه؟ به فرض که آخرش هم هیچه!
    به فرض این برگه ها چرک نویسه و کسی هم قرار نیست اصلاحشون کنه... من نمیدمش دست کس دیگه ای که برام پرش کنه... خودم پرش میکنم با روش خودم... حالا نتیجه هرچی که میخواد بشه...
    اگه نتیجه خوب بود که میفهمم راهم درست بوده... اگه نبود که بازم حداقل افسوس نمیخورم که دیگران منو به این بدی کشوندن... میگم خودم کردم، خوب کردم، دلم خواست، به هیشکیم مربوط نیست...
    به نظر من آدم باید بشینه، آرزوهاشو بنویسه... و راه رسیدن به اونا رو هم تا جایی که میدونه بنویسه و بعد شروع کنه... مهم نیست آرزو چقدر بزرگ باشه... بهتره از کوچیکاش شروع کرد و وقتی بهش رسید انرژی بگیره و بره سراغ بعدی...
    حیفه که برگه زندگی که فقط یه بار فرصتش نصیبمون میشه رو خالی بذاریم...
    خب آره
    تصمیم گیری و انتخاب مسیر زندگی لذت خاصی داره... اگه این انتخاب با فکر و مشورت با آدم درستش باشه پشیمونی هم به بار نمیاره... اگر هم آورد بازم به لذتش می ارزه;)
    یه بار یه تصمیم خیلی بزرگ گرفتم... اونقدر بزرگ بود که شاید بگم بزرگتر از ازدواج... اون تصمیم چنان انگیزه و انرژی بهم داده و کلا دید منو به زندگی عوض کرده... الان خیلی راحت تر دارم زندگی میکنم و مشکلات برام آسون شده... نباید ترسید... باید امتحان کرد
    خب پشیمون شدن بد نیست... من از پشین شدن نمیترسم... اصلا پشیمون نمیشم... چون همیشه سبک سنگین میکنم و تصمیم میگیرم... بعدش اگه نشد هم پشیمون نیستم و به دید تجربه نگاه میکنم... ما ترکا یه مثلی داریم که میگه: هرکس خودش زمین بخوره گریه نمیکنه...
    نمیشه که برای ترس از شکست زندگی نکرد یا تو رویا غرق بود...
    مه آن خم ابرو که تو داری، دارد؟

    سنبل شکن مو که تو داری، دارد؟

    سوسن اگرش زبان هزاران گردد

    آن گوهر لولو که تو داری، دارد؟



    چشمان فسانه گو نداری؟ داری

    لب های بنفشه بو نداری؟ داری

    در صورت آدمی که بهتر ز پری

    اما به فراق خو نداری؟ داری



    میل ار به بت خوش خط و خالی کردم

    دل شاد به گیسو و جمالی کردم

    این حکم قضا بوده و من فرمان بر

    عیبم مکن ار شوق وصالی کردم



    عمریست جدا ز تو نفس می شکنم

    این بادیه را جرس جرس می شکنم

    چون مرغ گرفتار به ذوق گلشن

    با بال شکستهء قفس می شکنم



    عمریست که غم یار دل محزونست

    دل نوحه گر و نوحه ز حد بیرونست

    هر سطر که خامه ام نویسد خونست

    غمنامهء عاشقان بیدل چونست



    مجنون ز غمم همیشه دل پر خونست

    آری غم من فزونتر از مجنونست

    بود او را لیلی وفا دار و مرا

    یاریست که تشنه تشنه ام در خونست



    در هجر کسی چه ساز و سوز است مرا

    روزم چو شبست و شب چو روز است مرا

    شکر است که در ظلام شبهای فراق

    شب زآتش دل چه دلفروز است مرا
    ای ول بک گراند...
    ینی ازینا تجربه داری ..فقط دنبال عکسشی؟؟خخخ منم میخام خب:(
    منم با تختم عکس بزارم یا با دیوار مثلا!! خخخخخ
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا