eMJey
پسندها
919

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • داستان امروز:

    توهم(منکه میدونم منظورش چی بود)!!!

    .................شنبه

    از همون لحظه ای که وارد دانشگاه شدم متوجه نگاه سنگینش شدم.
    هر جا می رفتم اونو می دیدم. یک بار که از جلوی هم در اومدیم نزدیک بود به هم بخوریم،صداشو نازک کرد و گفت "ببخشید " ،
    من که می دونم منظورش چی بود !!
    تازه ساعت 9:30 که داشتم بورد رو می خوندم اومد پشت سرم و شروع به خوندن بورد کرد.
    آره می دونم منظورش چی بود !!!
    اون می خواد زن من بشه!!
    بچه ها می گفتن اسمش مریمه. از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون،تصمیم گرفتم باهاش ازدواج کنم.

    ادامه دارد....
    این دوتارو همه بچه ها خیلی دوسداشتن واسه همین گذاشتم:smile:
    داستان 4روز پیش:!

    راز خوشبختی یک زوج بعد از 25 سال:

    سردبیر میگه:آقا واقعا باور کردنی نیست؟ یه همچین چیزی چطور ممکنه؟

    شوهره روزای ماه عسل رو بیاد میاره و میگه:بعد از ازدواج برای ماه عسل به شمیلا رفتیم،اونجا ...

    برای اسب سواری هر دو،دو تا اسب مختلف انتخاب کردیم.اسبی که من انتخاب کرده بودم خیلی خوب بود ولی اسب همسرم به نظر یه کم سرکش بود.سر راهمون اون اسب ناگهان پرید و همسرم رو زین انداخت .

    همسرم خودشو جمع و جور کرد و به پشت اسب زد و گفت :"این بار اولته" دوباره سوار اسب شد و به راه افتاد.بعد یه مدتی دوباره همون اتفاق افتاد این بار همسرم نگاهی با آرامش به اسب انداخت و گفت:"این دومین بارت" بعد بازم راه افتادیم .وقتی که اسب برای سومین بار همسرم رو انداخت خیلی با آرامش تفنگشو از کیف برداشت و با آرامش شلیک کرد و اونو کشت.

    سر همسرم داد کشیدم و گفتم :"چیکار کردی روانی؟ حیوان بیچاره رو کشتی!دیونه شدی؟"

    همسرم با خونسردی یه نگاهی به من کرد و گفت:"این بار اولت بود
    داستانه پریروز!
    مردی باهمسرش در خانه تماس گرفت و گفت:”عزیزم ازمن خواسته شده که با رئیس و چند تا از دوستانش برای ماهیگیری به کانادابرویم”ما به مدت یک هفته آنجا خواهیم بود.این فرصت خوبی است تا ارتقائ شغلی که منتظرش بودم بگیرم بنابراین لطفا لباس های کافی برای یک هفته برایم بردار و وسایل ماهیگیری مرا هم آماده کن.
    ما از اداره حرکت خواهیم کرد و من سر راه وسایلم را از خانه برخواهم داشت ، راستی اون لباس های راحتی ابریشمی آبی رنگم را هم بردار.
    زن با خودش فکر کرد که این مساله یک کمی غیرطبیعی است اما بخاطر این که نشان دهد همسر خوبی است دقیقا کارهایی را که همسرش خواسته بود انجام داد...
    هفته بعد مرد به خانه آمد ، یک کمی خسته به نظر می رسید اما ظاهرش خوب ومرتب بود.
    همسرش به او خوش آمد گفت و از او پرسید که آیا او ماهی گرفته است یا نه؟
    مرد گفت :”بله تعداد زیادی ماهی قزل آلا،چند تایی ماهی فلس آبی و چند تا هم اره ماهی گرفتیم . اما چرا اون لباس راحتی هایی که گفته بودم برایم نگذاشتی؟”
    جواب زن خیلی جالب بود…
    زن جواب داد: لباس های راحتی رو توی جعبه وسایل ماهیگیریت گذاشته بودم.
    من روزایی که بیام باشگاه واسه دوستام یه داستان میزارم
    که نتیجه اخلاقیم داره
    دی:
    از امروز واسه شمام میزارم
    اگه دوسداشته باشین:smile:
    #24

    اینجا عکسایی که با مبایل گرفتیمو میزاریم
    اگه دوسداشتین یه سری بزنید
    البته حرفه ایی نیستاا
    ببخشید من دارم واسه طرحه 5مطلب پیدا میکنم واسه همین هی میرم میام
    معذرت
    راستش دوربینم سونی بود آلفا
    دزدیدنش!
    الان کنانه ولی هنوز راش ننداختم باید کارت بخرم براش
    چندان فرقی نمیکنه کلا تنظیماتشونو لد نیستم زیاد
    مرسی
    شمام عکساتونو بزارید ببینیم
    والا عکاس که نه...
    این عکسایی که گذاشتمو با گوشی مبایل گرفتم
    آخه یکی از بچه ها یه تاپیک زد واسه عکاسی با مبایل منم گذاشتم....
    ولی عاشقه عکاسیم
    اما خب چندان وارد نیستم با دوربینم کار کنم:redface:
    چیه؟امشب خیلی خوشالین:D
    ببخشید باشگاه قاط زد مجبور شدم همینجوری برم:redface:
    picture....

    برندگان مسابقه عکاسی دنیای سونی ۲۰۱۳ اعلام شدند



    Click here to view the original image of 670x503px and 81KB.
    با دوربین تلفن همراه، خوب عکس بگیریم

    تصاویر ماهواره ای از بلندترین نقاط ایران

    گوشی 650 میلیونی در بازار کشور
    6 ویژگی مشترک انسان های موفق

  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا