اره خیلی !! همش نگرانه که من یا تو ناراحت بشیم
دیشب می گفت از الهه عذر خواهی کن که مزاحمش شدم
اخرش دیگه دعواش کردم. گفتم ما با هم این حرفا رو نداریم !!!
کاش بودی حال می داد سه نفری
الان اس داده. ببین چی میگه؟
دلم برات تنگ شده نمیتونم زنگ بزنم.نزار رو بی معرفتیم
میگه دوس ندارم مزاحمت بشم
از دیروز تا حالا صد بار گفته !!!!!!
اون که اره !!! بازارم می برمش
ولی احتمالا بریم حرم
دیشب باهاش حرف زدم. طفلی این قدر ذوق کرده بود پشت تلفن می خواست گریه کنه !!!
تا فردا بعداز ظهر مشهده