DONYA16822
پسندها
990

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • نگاه ها هراسان به ابراهیم و آتش بود. در این میان گنجشکی به آتش نزدیک می شد و بر می گشت.
    از او پرسیدند: ای پرنده چه کار می کنی؟
    پاسخ داد: در این نزدیکی چشمه آبی است و من مرتب نوک خود را پر از آب می کنم و آن را روی آتش می ریزم.
    گفتند: ولی حجم آتش در مقایسه با آبی که تو می توانی بیاوری بسیار زیاد است و این آب فایده ای ندارد.
    گفت: من شاید نتوانم آتش را خاموش کنم اما این آب را می آورم تا آن هنگام که خداوند از من پرسید وقتی که بنده ام را بدون گناه در آتش انداختند تو چه کردی؟
    پاسخ دهم: هر آن چه را که از توانم بر می آمد ...

    **** و خوشا به حال گنجشکان سرفراز ******
    پاک میکنم از صفحه افکارم ؛ترس را ، هیاهو را
    و مینویسم دوباره ؛ شور را ، جوانی را
    به یکباره تازه میشوم
    صورتم برق میزند از نور خدا
    و دلم باز میگیرد زمانی که ؛
    خاطرم میرود به آسمانِ هراسِ دیروز
    میترسم که مبادا خاموش شود این چراغ روشن بیداری
    من هر ثانیه با این کشمکشها میمیرم و جان میگیرم
    نمیدانم از چیست که دلم این چنین تشویش دارد
    خدایا سمت تو می آیم ، سمتت اینجا نیست مگر؟؟؟؟
    که نمیبینم نه از تو ، نه از آرامش هیچ اثر؟؟؟
    اوه اوه اونو برداشتی منم میخواستم بردارم داغون بود منصرف شدم:دی
    ببین اطلاعات کن و سولقان رو بجاش بزن که ویکی پدیا هم داره چون تابع همونه برای شهرای دیگم همینطوریه بخشش رو در نظر میگیرن
    جدیده که چطور نداره...توی کدوم شهرستانه ببینم میتونم پیدا کنم
    توی طرح هادی ننوشته؟
    اگر طرح هادی نداری برای بخش رو توی سایت مینویسه روستا هم تابعه بخشه زیاد تفاوتی نداره
    سلام مرسی بگو ببینم چه کمکی
    هرچند که من روستا با 10 پاس کردم:D
    لبخند بزن ...:smile:
    زیرا برآمدگی گونه هایت توان آن را دارد که امید رفته را بازگرداند.
    گاه قوسی کوچک، می تواند معماری بنایی را نجات دهد.
    یه پناهگاه یه مامن پیدا کردن
    کجا از اینجا بهترررررررررر
    کنار ارامشه خدا
    و من با درشکه ی خدا سفر آغاز کردم ، پرواز کردم
    آهای هم نفس من!!!!!..........................
    تامای خانوم کوچمولو
    هروقت میام اینجا کلی قربون صدقه اش میشم
    خداحفظش کنه
    نهههههه
    هرگز
    رفت پیش گلش
    و از این به بعد تو اسمون هرچا ببینیم هست کنار گلش
    از جاده های سبزش گفت ، از دستهای گره در دست عشق

    از سجاده های همیشه باز روبه قبله ی آرامش

    از عشق بازی مدام آسمان و زمین

    از گل ، از کلبه های سبز ، صندلی های ابریشم

    آنقدر گفت و گفت تا در من زاده شد ؛ خیال سفر...................:w17::w16::w17:
    تا اخر خوندید
    اگه نه
    هرچی بره حلوتر قشنگتر میشه
    بله بله خیلی حرف داره
    سیار ها
    شازده کوجولو با روباه
    شازده کوچولو با مار
    همش زیباست
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا