خواهش می کنم قابل تورو نداشت
خوبم به لطف خدا
توخوبی
چه خبرا
چه کارمیکنی بادرسا
وایییی وقتی یادامتحانات میفتم شکرمی کنم درسم تموم شده
ولی خاطرات شیطونی ودوستام دلم تنگم میکنه واسه اون روزا
تو بگشا گوش دل پروردگارت با تو ميگويد
ترا در بيكران دنياي تنهايان
رهايت من نخواهم كرد
رها كن غير من را آشتي كن با خداي خود
تو غير از من چه ميجويي؟
تو با هر كس به غير از من چه ميگويي؟
تو راه بندگي طي كن عزيز من، خدايي خوب ميدانم
تو دعوت كن مرا با خود به اشكي، يا خدايي ميهمانم كن
كه من چشمان اشك آلوده ات را دوست ميدارم
طلب كن خالق خود را، بجو ما را تو خواهي يافت
كه عاشق ميشوي بر ما و عاشق ميشوم بر تو كه
وصل عاشق و معشوق هم، آهسته ميگويم، خدايي عالمي دارد