behzadk2019
پسندها
2,869

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • من که تا دیروز شوخی میکردم. ولی الان جدیم. برام مهمه دلیلش.
    بیخیال. این عکس پروفایلت خیلی انرژی داره... انگار طرف مشکل داشته حل شده یا داره فک میکنه زندگی خیلی قشنگه....
    اره خیلی وقته فایلا رو برام فرستاده ولی من هیچی کار نکردم کلا انگار پروژه ای در کار نبوده:D
    نه بابا داداش من اگه خودم میخواستم کاری بکنم هیچ کس نمیتونست جلوی منو بگیره تنبلی از خودم بوده:D
    سلام داداش خوبی؟
    خسته نباشی
    منم خوبم خبری نیست (گفتم پیشاپیش بگم دیگه:D)
    امشب باید زود برم.. استاد میل داده پروژه رو به کجا رسوندین منم تا الان بیخیال پروژه بودم برم یه کاری بکنم که لو نره:cool:
    سلامت کو بچه؟!!
    بهزاد.... یه سوال میپرسم نپیچون.... مشکلت با بهنام چیه؟ هنوز مث نی نیا قهرین؟؟
    سلاااااااااااااااام بهزادددد خوبی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ میبینم دیگهه مخفی نمیاییییییی :D نماز روزه قبول
    اوه اوه ببخش...اینو بذار پایِ ضعفِ روزه همون عشقِ خودمی...یه دونه ای...:redface:به سلامت...التماسِ دعا عشقم...
    بیریختِ خودمی...فک نمیکردم ج بدی وگرنه بیشتر واست مینوشتم...منم بد نیستم...شُکر...موقع افطارو سحر منو یادت نره به یادِ من بخور...:D
    اها
    داداش تو نمیخوای بخوابی؟ فردا کلاس داری ها:D
    اخه من دیگه خوابم گرفته.:D
    خب پس برا سحری دیرتر بلندشو که نیم ساعت بیکار نباشی تا اذان من از بس دیر بلند میشم همیشه مسواکم رو در اخرین ثانیه ها میزنم:D
    خب دیر میخوابی داداش زودتر بخواب قبل اذان بیدار شو یه چیزی بخور نماز بخون بخواب اینطوری صبم میتونی زود بیدار شی:smile:
    باشه بعدا بگی ها من یادم میره بپرسم نپیچونی:D
    اره بیاین مشهد الان خیلی خلوت شده دلمون گرفته:redface:
    شبا ساعت مشخصی نداره یه شب تا سحر بیدارم باز فرداش ساعت 10 از خستگی خوابم میبره:D
    اره خب سحری نخورم که تلف میشم ولی تو خواب سحری میخورم جالبه صبح یادم نمیاد سحری خورده باشم ولی ظرفاش همیشه هست:D
    تعجب نداره که داداش 8 دیره تازه تا چند روز دیگه میشه قبل 8:D
    شما کجایین راستی الان یادم اومد که نمیدونم:surprised:
    یه مدت من مشکی گذااااشتم
    قبل زیبا و شاداب بود
    الان در فاتحه به سر میبرم:biggrin:
    مرسی داداشی منم دعا میکنم انشاالله که قبول بشه:redface:
    جوجه هام خوبن سلام میرسونن
    سلام کنین به داداش بهزاد..
    سلام کردن صداشون رسید؟
    من ساعت مشخصی نمیرم گاهی از صب که بلند میشم مامان بهم گیر میده تا 10 و 11 شایدم 12 (مثل امروز که ظرفای افطار و سحر و .. رو گذاشته بودن برا من:D) نمیتونم برم گاهی هم 8 میرم که یه ساعت راه هست تا اونجا.
    اره 8 اذان میگن:D برا شما کی اذان میگن؟
    داداش من هر روز که میرم برا همه دعا میکنم برای تو برای اجیم برای همه تا حالا فقط برای خودم تنها دعا نکردم اصلا وقتی بری اونجا خودت رو یادت میره اینقدر که کسایی رو میبینی از راه دور اومدن و گرفتارن.:(
    نه کتابخونه بهتره وقتی جایی باشی که همه دارن درس میخونن تو هم ناخود اگاه درس میخونی حتی وقتی خسته باشی بازم هردو رو امتحان کن ببین کدوم بهتره ولی خوبه که کولراش خنک هستن من تو راه از گرما هلاک میشم تشنه هم میشم ولی سرمای کتابخونه باعث میشه تشنگیم برطرف میشه :surprised:وقتی اونجام نه تشنه میشم نه گشنه:D
    من اول که فارق التحصیل شدم از رشتم بیزار بودم چون برام خانومای این رشته کار نیست تصمیم داشتم برم فلسفه بخونم دنبال کار هم برم ولی بعدش با خیلی ها حرف زدم گفتن ادامه بده چون بعدا که از رشتت دور بشی حسرت میخوری که چرا یه سال شرکت نکردی الانم میخوام امسال شرکت کنم اگه قبول شدم که میرم اگرم نشدم میرم دنبال کار و رشته مورد علاقم ولی حالا دارم فکر میکنم برا استخدام که شرکت کردم بخونم یا نه!
    تو هدف چیه داداش؟
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا