آره بابا من سه چهار تا دوست ارشد كامپيوتر دارم.
يعني مي خوننا....
ببين من هروقت اينا رو ديدم از ساعت 7.5-8 صب بيدار مي شن تا بوق سگ يا دارن درس مي خونن يا مقاله واسه استاد ترجمه مي كنن،يا دارن وويس گوش مي دن.آخه اينم شد زندگي؟
شب يلدا ما بچه هاي معماري قرار گذاشتيم شب رفتيم بيرون يكي از بچه هاي كامپيوترم با خودمون برديم.مونده بود مي گفت بچه هاي شما چقد با هم راحتن.ما سر كلاس فقط استاد جزوه مي گه ما مي نويسيم.خيلي گناه دارين.