تو باز اینجا جواب دادی 
-
سلام راستی
چه عجب...واقعا بعید بود ازت
خوبم..تو چطوووووووووووووووووووووووووری؟
تو پاشدی رفتی نمایشگاه بشر؟..مایه افتخاری..کلا ما خانوادگی با فرهنگیم
بنل چراغت سبز شد.....هوووووووووورا
شوهرجون بیخود میکنه تو اون هاگیر واگیر از من توقع فسنجون داره
...سه طلاقش میکنم..میفرستمش خونه باباش
آخی..یادش بخیر برقامون میرفت..ماله ما کلا" عوض همه میرفت....خیلی وزارت نیرو به ما لطف داشت :|
این خاله بزغاله همین بود دقیقا...چه اراجیفی میخوندیم....اصن معنی نمیده..حالا یه چیزایی دیگه هم بود که روم نمیشه بگم از بس غلط غولوط یادم مونده
ولی خیلی باحالی بنل..یعنی همه چی رو پیدا می کنی
این خاله بزغاله یه ورژن دیگه هم داشت : ))....میگفت ما اومدیم جنگ جنگ...کیُ میخواین واسه جنگ...دختر شاهُ میخواایم شمش طلارو میخواسم
..اگه غلط خوندم نخند ها...لهت میکنم
عمرا اگه من پاشم برم نمایشگاه..نه از جاش خوشم میاد نه از فضاش خوشم میاد نه از هواش خوشم میاد..اینجوری هم که فهمیدم ناشرای درست حسابی مث پارسال نیستن...
ولی باشه اینارو بعدا میخرم..یا تو میخری میدی من
..خو پ پسرخاله به چه دردی میخوره...به همین درد دیگه
ساعت چن اومدی مگه
ساعت الان7..17 ساعت پیش میشه ...نمیدونم 1 میشه 2 میشه چن میشه..اخی
..خب به جرگه شب زنده داران پیوستی...
اخی مرگ قو...شعرشو وقتی جوون بودی تو تاپیک غزل و قصیده گذاشته بودی
میسی پسرخاله...
تو این اقا خرگوشه رو از کجا آوردی دیوونه...فک نمبکردم فایل صوتیش باشه..
خاله بزغاله رو ندارم...یه توهماتی ازش یادم مونده...تو اینارو خوب پیدا میکنی...بعدا فرصت کردی خاله بزغاله رو تو لیست سرچ هات قرار بده...پیشاپیش از تلاشت ممنون و سپاسگزار ( سپاسگذار شاید!!)
..
دقیقا منظورم همین بود که یه عمر سر ما شیره مالیدن :|...اووووه حالا همچین میگه چندتا بلدی..کاری نداره که...اینترنت هس میزنم سریع دستور پختشو میگیرم..سه سوت می پزم
..چی فک کردی..پَ کامپیوتر خوندم واسه چی...واسه همین دیگه
در اطراف خانه ی من
آن کس که به دیوار فکر می کند ، آزاد است !
آن کس که به پنجره .... غمگین !
و آن کس که به جستجوی آزادی است ،
میان چار دیواری نشسته
می ایستد .... چند قدم راه می رود !
نشسته .... می ایستد
چند قدم راه می رود !
نشسته .... می ایستد .... چند قدم راه می رود !
نشسته
می ایستد .... چند قدم راه می رود !
نشسته .... می ایستد
چند قدم ....
حتی تو هم خسته شدی از این شعر
حالا چه برسد به او که .... نشسته
می ایستد ...
نه ! .... افتاد !
گروس عبدالملکیان
غذای کوکب خانوم نیمروئه ؟؟
بیخوام بذارم نه...بخوام بذارم..البته میدونم که اصن اگه نمیگفتم نمیفمیتی
شعر شاد بیخوام بذارم که باید سلام سلام خاله بزغاله رو بنویسم..یادته؟..بعد اونطرفی ها میگفتن علیک سلام خاله بزغاله بقیش یادم نیس..بچه میخوایم خاله بزغاله..یه همچین چیزی بود
شاتوتا اره خوشگلن...هنوز فصلش نیس بذار تابستون شه
وای این عکسارو ببین...یادش بخیر...بزرگترین غم من اون موقع نوشتن از رو درس باغ و باغبون بود...لامصب مگه تموم میشد
..ای جانم آن مرد آمد خوب بود سه سوت 10 بار میشد نوشت
مرسی خیلی یاد ایام کردم..
این همشاگردی سلامُ دان نمیکنم.....هنوزم که هنوزه میشنومش استرس میگیرم...ولش کن بابا...ولی مرسی گذاشتیش..میدم ستی گوش کنه نابود شه
بگو چکار کنم؟
با فلفلی که طعم فراق می دهد
با دردی که فصل را نمی شناسد
با خونی که بند نمی آید
بگو چه کار کنم؟
وقتی شادی به دُم بادکنکی بند است
و غم چون سنگی
مرا در سراشیب یک دره دنبال می کند
دلم شاخه ی شاتوتی
که باد
خونش را به در و دیوار پاشیده است
غلامرضا بروسان
سنگ ها شاید
اما گنجشک ها
هیچ وقت، مفت نبوده اند
قلب شان همیشه می زند....
ممنون واسه دانلود و شعرا بنل...عالی بود مث همیشه
این عسلبانو منو یاد عسل بدیعی انداخت
..روحش شاد
شب‌ِ بارونی‌ِ تهرون ، شب‌ِ نمناک‌ِ ترانه‌س !
شب‌ِ رگبارِ عزیزِ خاطرات‌ِ عاشقانه‌س !
پرسه‌ی من‌ُ تو با هم ، تو محلّه‌های شِمرون !
نقره‌ریزِ خنده‌ی تو ، زیرِ قطره‌های بارون !
کوچه‌های تنگ‌ِ تجریش ، پرسه‌های خیس‌ِ دَربَند !
رو لب‌ِ تو زنده می‌شُد ، خط‌ِ جادویی‌ِ لبخند !
می‌دویدیم زیرِ بارون ، زنده‌گی تو مُشت‌ِ ما بود !
هَر نگاه‌ِ تو شروع‌ِ یکی از ترانه‌ها بود !
چترِ من ، روسری‌ِ تو ! چترِ تو ، بارونی‌ِ من !
پرسه‌هامون دیدنی بود ، اِی همیشه‌گی‌تَرین زَن !
بی‌تو کوچه‌های تهرون ، لایق‌ِ پرسه زَدَن نیست !
غیر از این سایه‌ی خسته ، کسی همپَرسه‌ی من نیست !
دوتایی دَم می‌گرفتیم ، شعرِ آهنگای دورُ
صدای ما تازه می‌کرد ، کوچه‌های سوت‌ُ کورُ
وقتی دلگیری‌ُ تنها... بوی موهات زیرِ بارون...
میون‌ِ این همه کوچه... ساحل‌ِ غم‌ِ فریدون...
اِی سوارِ اسب‌ِ ابلق... یه شب‌ِ مهتاب‌ِ فرهاد...
واسه تو قدِ یه بَرگم... یا فروغی ، شعرِ شیاد...
حالا اون محلّه‌ها رُ پَرسه میزنم دوباره !
بی‌تو تهرون چه غریبه‌س ، تو دِلم بارون می‌باره !
به این میگن پسرخاله قاتی پاتی...
شبت شیرین
چرا اینجا جواب دادی خب
کسی مگه میتونه منو پرت کنه بیرون
بنلی من با اجازت کم کمک برم
درخت باشی و
برگ های اندوهت، انبــوه؛
برگ برگ که می ریزد
عاشق پاییز می شوی....
الااااهی
خو غصه نخور..ما هم یه سری خانومامون از صد تا اقا بدتر بودن
اصن کو حالا قرار نمایشگاه که ما هی سر رفتن نرفتن بحث کنیم..
قراری باشه جناب عالی میای..با زبون خوش....
نه حیدرزاده نیس..خو خوشگله... یاد اون موقه ها افتادم که آخر کلاس خانوممون میگفت درس بسسه بیاید سرود تمرین کنیم
اصن تو درک نمیکنی...احساسات منو به سخره میگیری
بیا فرهنگی میشی..ما ار فرهنگمون به تو هم میدیم...غصه نخور..
بیخود قبلش خوب نبودی..مگه دسته خودته
ای مرض..کلا روز پدرُ فقط به باباها باید تبریک گفت..روزای مربوط به خانوما رو باید به همشون تبریک گفت..فرق نمیکنه..وگرنه کشتمان میشین
ممنون
منم تبریک میگم
صد سال به این سالا
پرشین گیگ واسم وا نمیشه ..دیگه یه جای داغون پیدا کردم ..
قبلش خوب نبودی....
با این شکلکای جلفت
نمایشگاه!!..افتخار اومدن میدی مگه تو؟....بزنم بکشمش
هنوز که کسی برنامه ریزی نکرده...نمیدونم...باشه که خوبه..دور هم میگیم میخندیم..بستنی میخوریم..کار فرهنگی میکنیم
خوووبم
داشتم یه اهنگ آپ میکردم بذارم واست تا اومدم بذارم دیدم اومدی...
انقد نازه..سرودِ ..بعد یعنی قشنگ آدمو میبره به حال و هوای دبستان
حالا میذارم
تو چطوری؟
بنل اومده...
[IMG]
[IMG]
[IMG]
[IMG]
[IMG]
[IMG]
[IMG]
[IMG]
خب دیگه خدافظ
این چه نوستالژیه :دی -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...