azadeh_arch _eng
پسندها
1,557

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره



  • خستگی هایم را با خدا قسمت کرده ام ...

    خدا قبول کرده است، سهم بزرگتری از خستگی هایم را برای خودش بردارد !

    چون من کوچکترم،کمترش برای من باشد !

    درد هایم هم همینطور ...

    به خدا گفتم که من کوچکم و ضعیف

    و خواستم درد ها و خستگی هایم را، همه اش را بدهم برای خدا باشد !

    خدا قبول نکرد ...

    گفت آدم زنده ی بی درد وجود ندارد !

    اگر بخواهی،

    درد ها و همه ی خستگی هایت را،با زندگی ات ازت می گیرم !

    همه را با هم ...

    من قبول نکردم ...

    سهمی از درد ها و سهمی ازخستگی هایم و همه ی زندگی ام را نگه داشتم ...

    .

    .

    .
    نفس می کشم و خدا هم هست ...!
    آزاده جان سلام خوبی گلم.......
    چه خبرا........
    راستی دیروز روزتون بود...........مبارکا باشه........


    کسی می گوید آری
    به تولد من
    به زندگی ام
    به بودنم
    به ضعفم
    نا توانی ام
    مرگم

    ...

    کسی میگوید آری
    به من
    به تو

    ...

    و از انتظار طولانی شدن شنیدن پاسخ من
    شنیدن پاسخ تو
    خسته نمی شود ...!


    میان تکه های گم شده ام

    سرگردانم ...

    من این جا و آن جا

    در جستجوی پیوندهایم

    در پس کدامین ابهام

    جا مانده ام،

    که این آواز رازآلود

    مرا به خویش می خواند ؟!

    بر بیراهه های تردید

    گام می زنم ...

    میان تاریکی

    قلبم را می یابم ...

    همان یگانه راهنمای من

    در مسیر زمان ،

    که از هجوم آموخته ها

    گریخته است

    پیش می آیم و نگاه می کنم ...

    اینک

    حقیقت در یک قدمی ست ...!


    فریبا حسینی سجادی
    سلام ازاده ای عزیز
    بهم بگو داداش ، تنهایی ، سید ، یا هر چی خودت دوست داری
    مهم دوستیمونه
    آزاداه جان خیلی خوشحال شدم که منو به عنوان یکی از دوستات قبول داری
    امیدوارم که بتونم وظیفه ای دوستیمون رو به خوبی انجام بدم
    شما هم یکی از بهترین دوستامی
    و از همه مهمتر اینکه تو یک روز به دنیا اومدیم
    لطف داری عزیزم :gol:
    کم پیداییاااااا
    سلام
    خوبی ؟ حالا چرا کم پیدایی ؟ چیکارا می‌کنی ؟

    بیا اینا رو از خودم بپرس من جواب بدم :D

    حالا جوابم: دلم میخواد درس بخونم ولی درس نمخونم :D

    :gol:


    چشم که گشود ...

    دلتنگ خانه بهشتی خود شد

    و گریست ...

    دستی پاهایش را گرفت

    چرخاند ...

    تا دنیای وارونه ما را ببیند

    و یاد بگیرد

    که دنیای ما

    با آنچه در بهشت کوچک خود

    آموخته بود

    فرق دارد ...!
    سلام.........ممنونم..........و ببخش که باعث ناراحتی و نگرانیتون شدم...........


    همیشه یک چیزی کم می آوریم !

    همواره قدمی برای گذاشتن باقی می ماند

    که قدمی بر داریم ...

    همیشه کاملا نمی رسیم ...

    فقط فکر می کنیم که رسیده ایم !

    همیشه یک نفر هست

    که خواهد آمد ...

    که نمی شناسیم کیست !

    فقط حسش می کنیم ...

    در دلمان ...

    همیشه جای خالی کسی

    اذیتمان می کند ...!
    سلام
    دوست عزیزم
    خوبی
    آزاده جان ببخش که نیومدم ازت تشکر کنم
    و همچنین عذرخواهی بخاطر اینکه نگرانتون کردم........................ امیدوارم همیشه سلامت و شاد باشید


    معبودم ...

    گاهی آنقدر واقعیت داری

    که سرم به یک تکه ابر سجده می برد

    و توقع دارم از سنگ

    مهربانی را !

    ...

    امروز خواستم از خودم بنویسم

    اما نشد !

    خواستم از تو بنویسم

    که ناگهان اشک ریختم و دستانم لرزید !

    تو خوب می دانی که آسمان من بارانیست ...

    تو خوبتر می دانی که نیازم به تو ابدیست ...

    تو می دانی، خوب می دانی

    که ایمان از دست رفته باز خواهد گشت ...

    باز خواهد گشت ...!
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا