AvA-6586
پسندها
6,505

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام آواجون خوبی؟؟؟
    :eek:واااای این کوشولو اونجا چیکار میکنه؟؟؟
    آخی بچه ها رو ..:D
    آخه یکی نیس بگه این ماچ ماچا باید بطور یواشکی باشه نه جلو چشم بچه، که اون کوشولوها خجالت بکشن:D
    اوهوم
    مررررررررررررررررسی اواجونی
    شیرینیت که محفوظه حالا دیگه خوددانییییییییییییی
    خاستی بیارم خدمتتون:)
    حسین پناهی
    روزی به دخترم خواهم گفت: اگر خواستی ازدواج کنی
    با مردی ازدواج کن
    که به جای ﻣﻬﻤﺎﻧﯽ ﻫﺎﯼ ﺍﺣﻤﻘﺎﻧﻪ
    ﮐﻪ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﯾﮏ ﻃﺮﻑ ﺟﻤﻊ می ﺷﻮﻧﺪ
    ﻭ ﺍﺯ ﺳﯿﺎﺳﺖ ﻭ ﮐﺎﺭ ﻭ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ می گویند،
    ﻭ ﺯﻧﺎﻥ ﯾﮏ ﻃﺮﻑ ﺩﯾﮕﺮ ﺟﻤﻊ می ﺷﻮﻧﺪ
    ﻭ ﺍﺯ ﻣﺎﻧﯿﮑﻮﺭ ﻭ ﺍﻧﻮﺍﻉ ﺭﮊﯾﻢ ﻏﺬﺍﯾﯽ ﻭ ﺟُﮏ ﻫﺎ و ... صحبت می کنند؛

    تو را ﺑﻪ؛
    دوچرخه ﺳﻮﺍﺭﯼ،
    کوهنوردی،
    ﺗﺌﺎﺗﺮ،
    ﮐﻨﺴﺮﺕ ﺭﻓﺘﻦ،
    ﻓﯿﻠﻢ ﺩﯾﺪﻥ،
    ﺷﻌﺮ ﻭ ﮐﺘﺎﺏ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ،
    كافه ﺭﻓﺘﻦ ﻭ
    ﺷﺐ ﮔﺮﺩﯼ ﻫﺎﯼ ﺑﯽ ﻫﻮا،
    سفرهاي ﺑﯽ ﻫﻮﺍ،
    ﺑﺎ:
    ﮐﻮﻟﻪ ﭘﺸﺘﯽ ﻭ
    ﻋﮑﺎﺳﯽ ﻭ
    ﻧﻘﺎﺷﯽ ﻭ
    ﺳﺮ ﺑﻪ ﺳﺮ ﻫﻢ ﮔﺬﺍﺷﺘﻦ ﻭ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺑﺎﺯﯼ ﻫﺎﯾﯽ ...
    ﺍﺯﺍﯾﻦ ﺩﺳﺖ زند.
    ﻭ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺑﻪ " با تو بودن " ايمان ﺩاشته باشد
    ﮐﻪ ﺑﻪ ﺯﻣﯿﻦ ﻭ ﺯﻣﺎﻥ
    ﻭ ﻫﺮ ﭘﺸﻪ ﯼ ﻧَﺮﯼ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺩﻭﺭ و ﺑﺮت ﺭﺩ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﮔﯿﺮ ندهد.
    ،
    ﻭ ﺑﻪ تو ﺍﺣﺴﺎﺱ
    " ﺭﻓﯿﻖ " ﺑﻮﺩﻥ بدهد ﻭ
    ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺍﺣﺴﺎﺱ " ﺯﻥ " ﺑﻮﺩﻥ !!! طوﺭﯼ ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﻧﯿﺎ
    ﺑﻪ ﺭﻓﺎﻗﺖ ﻭ ﺭﺍﺑﻄﻪ تان ﺣﺴﻮﺩﯼ ﺷﺎﻥ ﺷود ... ﺁﻥ ﻭﻗﺖ ﺷﺎﯾﺪ زمان مناسبی رسیده،
    که تن به ازدواج بدهی!
    وگرنه هیچ گاه به ذهن زیبایت خطور نکند
    که آرامش را در میان دستهایی خواهی یافت
    که تو را فقط زن می داند و زن!!!
    آوایی یه بار تو دانشگاه دیدیم اعلامیه ایی زدین برا تسلیت به همکلاسیمون
    خوابگاهی بود من زیاد نمیشناختمش
    پی گیر که شدیم دیدیم والدینش تو مسیر رفتن به شهرشون تصادف کردن و متاسفانه هردوشون فوت کردن
    بعدها که صمیمی شدیم می گفت همیشه به خدا میگفتم خدایا من بدون مامان بابام میمیرم
    میگفت الان می فهمم که مهمه چطوری برا کسایی که دوسشون داریم دعا کنیم. اونا رفتن اما من هنوز زنده ام!!!!!!!!!!!
    واییییییییییییی آوایییییییییی آره واقعااااااااااااا
    این خیلی بده !!!!!!!!!!!
    من غریبانه به این خوشبختی می نگرم
    من به نومیدی خود معتادم
    گوش کن
    وزش ظلمت را می شنوی ؟
    در شب اکنون چیزی می گذرد
    ماه سرخست و مشوش
    و بر این بام که هر لحظه در او بیم فرو ریختن است
    چقدر نادانند آنانکه
    به خود مغرورند
    چرا که نمی دانند بعد از بازی شطـــــــرنج
    شاه و سرباز
    همه در یک جعبه قرار میگیرند
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا