Autumn girl
پسندها
2,499

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام وقت بخیر

    برای بهره بردن از آیات حق و کسب رضایت خداوند شما رو به اشتراک در تاپیک چراغ راه روشنایی...(کلیک)دعوت می نماییم

    نحوه ایجاد اشتراک :


    اشتراک و امتیاز دهی به تاپیک (کلیک)


    خواهشمندیم که این پیام رو حداقل با دو نفر از دوستان خود به اشتراک بگذارید
    ان شاءالله که حاجت روا باشید

    با تشکر
    :gol:
    مژگان جونم من دارم میرم عزیزدلم

    تا فردا

    مراقب خودت باش

    بووووووووووس
    دلـــم

    یک مــــــــزرعــه مـیخـــــواهـد

    یک تــو

    یک مـــن

    و گنـــــــدم زاری طلایـــــــی رنگ

    کـه هــوایـش آکنـــده بـا عطــــر نفــس هـای تــــــو بـاشـــــــد . . .
    حکایت لب هایمان
    حکایت آتش است و آب

    داغی وجودم را می نشاند

    خنکای لب هات

    آخ ............... که چقدر تشنه ام این روزها
    سَـرَم و میـچسـبونـم بـهتـ

    بـآ همـه ی وجـودم بـو میکــشـمـ ـت..

    ریـه هـآم پـر میـشـه از تـو!
    آرامشــی میخواهم

    خلوتــی میخواهم
    تــو باشی و من
    در کنار هم
    تو سُکوت کنــی و مَــن گوش کنم
    و من آرام بگویم ترا دوست دارم و تو گوش کنی
    و آرام بگوئی .. من هم
    و شرمِ زیبائی را بر گونه ی تو ببینم …
    کوه با نخستین سنگ ها آغاز میشودو انسان با نخسنتین درد
    در من زندانی. ستمگری بود
    که به آواز زنجیرش خو نمی کرد
    من با نخستین نگاه تو آغاز شدم...
    دلتنگی چه حس بدی است....

    تنهایی چه حس بدی است
    کاش...
    پاره ای ابر میشدم
    دلم مهربانی می بارید
    کاش نگاهم شرار نور میشد
    اشتی میدادش
    و
    که دوست داشتن چه کلام کاملی است
    و
    من...
    چقدر دلم تنگ دوست داشتن است!
    سختت نفس بکشی
    گریه کن سبک تر بشی
    گریه کن بشین و عکس عشقت ببین
    جای گله نیست عاشقی یعنی همین
    این بار که آمدی برای دیدنم

    دستت را روی قلبم بگذار
    تا بفهمی این دل با دیدن تو نمی تپد
    بلکه " میلرزد " .
    گفتمش آغاز درد عشق چيست؟ گفت آغازش سراسر بندگيست

    گفتمش پايان آن را هم بگو گفت پايانش همه شرمندگيست

    گفتمش درماندردم را بگو گفت درماني ندارد،

    بي دواست گفتمش يک اندکي تسکين

    آن گفت تسکينش همه سوز و فناست
    عاشق نبودي تو من عاشقت بودم
    در قبله گاه عشق بودي تو معبودم
    آرام و آسوده در خواب خوش بودي
    يك لحظه من بي تو هرگز نياسودم
    من با نفسهايم نام تورا خواندم
    كاش اي هوسبازم با تو نمي ماندم
    روزي كه مي گفتي من با تو مي مانم
    روزي كه دانستي من بي تو مي ميرم
    روزي كه با عشقت بستي به زنجيرم
    بازنده من بودم اين بوده تقديرم
    خوش باوري بودم پيش نگاه تو
    هردم ز چشمانت خواندم كلامي نو
    عشق تو چون برگي در دست طوفان بود
    دل كندن و رفتن پيش تو آسان بود
    روزي به من گفتي ديگر نمي مانم
    گفتم كه مي ميرم گفتي كه مي دانم
    باور نمي كردم هرگز جدايي را
    آن آمدن با عشق اين بي وفايي را
    لمس تن تو شهوت است و گناه
    حتی اگر خدا عقدمان را ببندد....
    داغی لبت جهنم من است
    حتی اگر فرشتگان سرود نیکبختی بخوانند...
    هم آغوشی با تو هم خوابگی چرک آلودیست
    حتی اگر خانه خدا خوابگاهمان باشید....
    فرزندمان حرام نطفه تربن کودک زمین است
    حتی اگر تو مریم باشی و روح القدس خاتون من.....
    حتی اگر هزار سال عاشق تو باشم
    یک بوسه ، یک نگاه ، حتی حرامم باد

    اگر تو عاشـــقم نباشــــی
    ماه من !

    نگاهم کن که نگاهت ,کوله باری از امید است
    صدایم کن که صدایت ,شراره های ,عشق است
    با من سخن بگو که سخنانت آرام ,جانم است
    با من هم نفس شو که نفسهایت گرمی بخش زندگی است
    با من هم قدم شو که قدمهایت شادی بخش لحظه ها است
    برایم بخوان ای عشق من و شعر دوست داشتن را زمزمه کن
    بر من بتاب ای ,مهتاب من و تنهایی و تاریکی را از من دور کن
    بر من بخند ای همنفس و با خنده هایت جانی دوباره به من هدیه کن
    با من بمان ای ,مهربان تا ابد و جاویدانم کن

    با من پرواز کن ای همای من و مرا تا اوج رویا با خود ببر
    خدایا

    هیچ آسمونی رو بی ماه نکن
    هیچ دلی رو دلتنگ نکن
    هیچ چشمی رو گریان نکن
    هیچ نگاه منتظری رو نا امید نکن

    هیچ یاری رو تنها نکن

    هیچ عاشقی رو بی پناه نکن
    هیچ سری رو بی سامان نکن
    هیچ شبی رو بی سحر نکن
    هیچ قلبی رو دلسرد نکن
    هیچ کسی رو بی همدم نکن
    هیچ لبی رو بی لبخند نکن

    هیچ دستی رو لرزان نکن

    هیچ گمراهی رو رها نکن
    هیچ دلی رو از سنگ نکن
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا