AMMARIYA
پسندها
1,280

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • خو منم رشته عوض کردما اصن :w06:
    تازه 2 بار :|

    منم اصن دیه با هیشکی حرف نمیزنم :|
    گناه داره :| موخاد بره یه دونه کارشناسی رو توی 1 هفته بخونه :|
    اصن به خاطره توام که شده نمی ام :D

    من برم. فعلا خدافظ :gol:
    سلام ، مرسی از گلا و عکسا، ببخشید دیر ج می دم، زیاد وقته باشگاه اومدن نمی مونه واسم این روزا :gol:
    نخ داخل شمع از شمع پرسید:چرا وقتی من میسوزم تو هم آب میشی؟شمع گفت مگه میشه کسی که تو قلبمه بسوزه و من اشک نریزم؟
    پسر:عشقم 1 عکس خوشگل از خودت واسم بفرست

    دختر:چشم ولی تو هم محض احتیاط 1 عکساز خواهرت بهم بده عجقم

    (شیطون سر پا ایستاد!! سیگارشو خاموش کرد و کف مرتبی به افتخار دخترک زد)

    پسر بدون معطلی عکس اون یکیدوست دخترشو فرستاد

    (بیچاره شیطون رو آورد به مصرف موادمخدر وشیشه)

    دختر:وای مرسی عزیزم الان عکسمو واست ایمیل میکنم و عکس دوستشو فرستاد

    پسرک خوشحال وقتی ایمیلشو بازکرد عکس خواهرشو دید!!

    (هیچی دیگه... داستان این چت باعث شد شیطون ادامه تحصیل بده! بعدازظهرا هم چندتا کلاس تقویتی گرفته!!)
    بعدش رفتم با رئیس آموزش جر و بحثم شد، اصن یه وضیییی....
    یه چیزایی شنیدم، میگن بعضی از شهرها گاز قطع شده!!....
    وااااااای، نگو تورو خدا!!.... من این هفته میخوام برگردم مازندران!!!!
    سلام آجی خوبی؟
    امروز آخرین پروژم رو تحویل دادم
    جات خالی استاد به ناحق نمره کم بهم داد منم کل راندوهام رو مچاله کردم انداختم سطل زباله...
    بععععلههه ما همچین آدمی هستیم...
    بزرگ شدیم و فهمیدیم که دارو ابمیوه نبود
    بزرگ شدیم و فهمیدیم چیزهای تزسناک تر از تاریکی هم هست..
    بزرگ شدیم فهمیدیم پشت هر خنده مادرم هزار گریه بود .. و پشت هر قدرت پدرم یک بیماری نهفته بود
    بزرگ شدیم و یافتیم که مشکلاتمان با یک شکلات یا لباس یا .. حل نمیشود
    و این که والدینمان دیگر دست هایمان را برای عبور از جاده نخواهند گرفت و یا حتی برای عبور از پیچ و خم ها ی زندگی ...
    بزرگ شدیم و فهمیدیم که تنها ما نبودیم که بزرگ شدیم بلکه والدین ما هم همراه ما بزرگ شدند و چیزی نمانده که بروند ...
    خیلی بزرگ شدیم ...
    فهمیدم سخت گیری مادرم و تنبیه اش عشق بود
    عجب دنیایی است و چه کوتاه است عمر ما
    معذرت میخوام فیثاغورس .. مادر من سخت ترین معادلات بود
    معذرت میخوام نیوتن ... راز چاذبه مادر من است ... معذرت میخوام رومیو... چرا که همه راه ها به عشق مادر من ختم میشود...
    معذرت میخوام ادیسون.. چراغ زندگی من مادرم است
    ممنونم مادرم از این که مادرمی...
    به سلامتی همه مادرهاااااا
    جدی... چه بامزه است.. منم خواهر زادم خوشگله.. بگو بیاد پیش من براش شکلات خریدم...خخخ
    عاشق این نی نی رو صفحه پروفت شدم.. موش بخورتش.. من عاشق بچه ام..
    اره من از بچگی تا الان به دو چیز علاقه داشتم یکی برق یکی معماری... میخوام به هر دوش برسم..
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا