abyss ocean
پسندها
5,669

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/482377-22-روش-منحصر-به-فرد-برای-شاد-بودن
    قربونت تو خوبی؟ من میدونم واسه چی اومده بودی...بگم؟ مث همیشه قصد اذیت داشتی:D
    بابای

    فک کنم بچه ها راجع بهمون فکر بد کردن !:cool:

    نباید تعریف میکردی
    کی میری تو؟؟؟؟؟
    بخدا خیلی وقته داداشم میخواد بشینه !!!من هی الان الان میکنم:دی
    داداشم تو اینترنت کار داره باید پاشم دیگه خیلی نشستم !!!!
    اییییییییی منو یادش ننداااااااااااااز اییییییییی
    بسسسسسسسسه منو یادش ننداااااااااااااززززز

    ما میگفتیم این چرا اوشگوله ...تو میگفتی نه اتفاقن اصلن اوشگول نیس داره سواستفاده میکنه

    ازون ب بعد بود ک هممون سفت شدیم باش ...بیشعور تا چ حد نزدیک میومد وایمساد من ی جا کفشم تا شد ازبس ب دیوار فشار دادم خودمو تا کبیری بره گمشه ...شماها هم اونور میخندیدین من عرق از سرو روم میریخت !!!!!!!!!!!!!!!


    خوب شد کشفش کردیم من تا عمر دارم باهاش کاراموزی نمیاااااااممم:دی
    وااااااااااای بسسسسسسسسسه دارم همینجوری میخندمممممم

    آخه اونروزم تو همش با ی لحنی میگفتی این اصلن شوتت نیسسس:biggrin:خیلیم حالیشه ک چکار میکنه:biggrin:
    آره باوو اونجا کثیفه ازون لحاظ منم فیروز و بیشتر دوس داشتم :دی

    فک کن !!!

    منم ی درصد با کبیری نمیومدمممم......خخخ

    حاضرم حذف اضطراری بکنم ی ترم عقب بیفتم اما با کبیری نهههههههه

    بخصوص زمانی ک کصافط فاصله رو رعایت نمیکرددد..........میخواستم جیغ بزنم ی جاهایی ...ایییییییییی
    بابا ب درک ک مال اوناس ... خرمی سرویس نمیذاره ک برا اونجا !
    خودمون باید میرفتیم !!!بهتر ک اونجا نیستیم
    میگما نکنه کبیری غافلگیرمون کنه ی دفه!!!:دی
    آخه اگه یادت باشه ترم3 هم تولیست استادامون نبود ..خاچی ی دفه معرفیش کرد !!!
    هه !
    چ کنم !!آخه خیلی تخصصی حرفیدی !:دی

    آره منم حدس میزدم اونجا باشه ...بازخوبه فیروزگر نیستیم حالا
    اووووووووووووووووووف چ بالای لیسانس حرفیدی

    باتشکر از شما ب خاطر توضیحاته گرانبها:D

    میگما حالا این بیمارستانه همونیه ک پشت یونی ه؟؟؟؟؟؟؟؟
    وای اگه میشد ک عالی بود !!!

    آره باوو نمیخواد بیای ...
    با سحرینا بیفتی ک .....) خخخخخخ

    ولی ن با ترم بالاییا میفتی !!خداکنه با اون بیفتی .خخخخخ (اوه اوه ولی ی لحظه هم نمیشه فکرشو کرد !!! مطمئنم اگه باهاش بیفتی وسط کاراموزی تو گوشش خوابوندی ...خخخ)

    عاقا خدایی هوا تاریک میشه ...بزنم توسر سیدی!!!!!!من چجوری برگردم خوووونههههه ....تو باید بیای منو برسونی و بعد خودت پیاده برگردی بمن ربطی نداره:D
    ی روزشو ک حتمن میذاره شک نکن !

    اگه استادمون مرد بود حتمن دو روزشو اجازه میداد بهت اما حالا خداکنه اینم اجازه بده !!!

    حتمن ک جبرانیاتو نباید بخش قلب بری ک !!!!با همین استاد فک کنم بخشای دیگه میتونی بری !
    حالا یا با بچه های ترم پایینی یا ترم بالایی ...خخخخخ

    .

    من موندم تومهر هوا 6ب بعد تاریکه چجوری ساعت 8 بعد از ازینک ازمترو پیاده بشم من تاکسی گیر بیارممم!!!!!!!!!

    ینی سیدی با این برنامه ریزیش!!!!!!!
    حالا خوب کردی ..

    اوشن من هنوز تو کفِ کاراموزیه موندم ک بعداز ظهره!!!!!!!!!!!!!!

    من هیچی انرژی ندارم عصرا!!!!!!!!!
    بد نیستم ..
    صدام گرفته ! صبح ک ازخواب پاشدم ی آن سیدیو جلو چشام دیدم:دی

    آره آره ازاون یکی خوشجل تره!
    ن بخدا چپ چپ چیه !!!!!!!!!!

    عزیزمـــــــــــــی عزیزم

    چطوری؟؟
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا