کی گفته نمیشه خدا رو دید یهخورده بیشتر دقت کن خداحافظ تا فردا
-
نه بگو ببخشید آخه باید برم
خواهش می کنم ، امیدوارم مفید بوده باشه
حرفتو بزن اعصابمو خورد نکن دکتر جون
نه اول باید متنی رو که نوشتی یعنی " پیرمردی که حافظ قرآن شد " رو select کنید بعد تویURL لینک رو کپی کنید
چرا دلت آشوبه؟
من فقط یه لحظه اومدم ببینم پیامی برام اومده یا نه در ضمن تو خونه کسی به من کمتر از گل نیمگه تا بخوام کتک بخورم
واسه بقیه دوستان خواستید بگذارید اینو کپی کنید ، از روشی که براتون توضیح دادم لینک دادم :
بي سوادي كه حافظ قرآن شد
دوست عزیز اون نوشته منو وقتی روش کلیک می کنید ، وارد تاپیک می شید ....
بذارید بهتون یاد بدم . توی اینجایی که پیغام رو می نویسید تایپ کنید " مردی که حافظ قرآن شد " بعد متنی که نوشتید رو select ; کنید بعدش بالای این باکس زیر (لطفا فقط فارسی تایپ كنید): یه سری ابزار می بینید درسته ؟
U I B رنگ فونتهاست ، بعدش عکس یه کره ست درسته ؟ روش که با موس می ایستید می نویسه قرار دادن لینک ... URL تاپیکتون رو توی قسمت URL کپی کنید ...
لطف کنید لینکش رو بدید ... مثل این
از نفسم به خدا پناه می برم
ببخشید اینجا بدون تو مزه نمیده همش غلط مینویسم هل میشم دیگه
منم دارم میرم دیدم رفتی منم رفتم ینجا بدن تو مزه نمیده خداحافظ
سلام عکست قشنگ بود تو تا الان تو سایتی سرکار
با مامانو به خاطر اینترنت به هم ریختم
دیگه همین اروم هم نمیتونم جواب بدم بهم یه هشدار جدی داده شده باید برم معذرت میخوام پیامتو بزار بتونم میخونمش
وااااه دکتر جون داری منو میترسونیا جریان چیه؟
تاپیکتو پیدا نکردم بعدا میخونمش برای چی فکرت تو سایته دکتر جون
نه نخوندم اسم تاپیکت چیه؟
اهلیت هر کسی بر میگرده به جایی که پدرش به دنیا اومده منم گفتم لاهیجان ولی خودم توی شهرکرد به دنیا اومدم ببین امروز مامانم زیاد باهام سر سازش نداره اگه یهو دیدی رفتم بدون که اوضاع خطریه
بپرس اگه بتونم جواب میدم
سلام چطوری
ایشتیریبیری......................................................................
نیستی.
سلام
شرمنده فکر کنم عکسم رو پاک کردم ولی میگردم پیدا کردم حتما میزارم حتما..
نه خیلی هم خنگ نیستی برای اینکه من الان تو سایتم آقا پوریا
سلام.
هيچي تا اينجاش كه درسي رو نمي افتم!!
زود سوالتو بپرس میخوام برم
فکرشو میکردم من باید برم خداحافظ دکتر جون
نه نخوندم تو به پیام خصوصی های من چی کارداری بچه
نه نفهمیدم کی بود لابد واقعا تنها بود میخواست از تنهایی دربیاد بنده خدا
الهی بگم چی بشی پوریا مامانم سیب زمینی گذاشته بود رو گاز به من سپرده بود حواسم باشه نسوزه آخرم سوخت الان میام منو دعوا میکنه
اون جا نوشته(به خدا دوست دارم) نمی دونم به کی گفته هر چی اونجا بود ما نوشتیم
مگه تو نتونستی بخونی؟ -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...