خوشکله ولی کوچولیه
-
مرسی عزیزم شما بهتری نگو باز چقدر دیر جوابمو میدیا رفته بودم عکس پروفایلم و عوض کنم ولی نشد سرعت پایینه
کاری نداری پوریا؟؟؟؟
من میخوام برم
واای باورم نمیشه پوریا همین الن یه حسی بهم میگفت تو هم میرسی ولی من برگشتم
خوشحال باش
کلاس چی؟
کلاس خصوصی؟!؟!؟!؟!؟!؟؟!؟!؟!؟؟!؟!؟
وسط امتحانا؟
کلاس چی؟
کلاس خصوصی؟!؟!؟!؟!؟!؟؟!؟!؟!؟؟!؟!؟؟!؟!؟
وسط امتحانا؟
کلاس چی؟
کلاس خصوصی؟!؟!؟!؟!؟!؟؟!؟!؟!؟؟!؟!؟؟!؟!؟!؟
وسط امتحانا؟
هنوز هیچی
حتی یک کلمه هم نخوندم
نه عکس بزرگشو ندارم
این پسر تنها رو هم نمیشناسم
نه عکس بزرگشو ندارم از این اینترنت گرفتم برام بازش نکرد مجبور شدم همون کوچیکشو سیو کنم
این پسر تنها رو هم نمیشناسم
خب برو به درست برس دیگه هنوز که هستی
دکتر دوباره کی میای باشگاه چون من یه خورده کار دارم باید رفع زحمت کنم به قول راننده سرویس دانشگاهمون
به هر ایستگاهی که میرسه میگه این ایستگاه کسی نیست رفع زحمت کنه آخ منو حرس میده این بشر
خیلی از دورو بریام بهم اعتماد دارن ول خب عطر آن است که ببوید نه انکه عطار بگوید دکتر جون
در ضمن من چیزی برای مخفی کردن ندارم که بخوام دروغ بگم به جاش ترجیح میدم که اصلا نگم
من گفتم دروغگو ام؟
عکسامو دیدی چقدر قشنگه تازه یاد گرفتم ولی از طریق کامپیوترو نفهمیدم
چرا گفتی فکر نمیکنی من از اونجور دخترا باشم
من یه سوال دارم:cry::w42:
مرسی عزیزم عکستم خیلی قشنگ بود
ببخشید به جای اینکه بنویسم پوریا نوشتم پریا
پریا چه جوی تو صفحه عکس میزاری بهم یاد بده من بلد نیستم
سلام .چطور شد اون عکسو برام گذاشتی ؟
تو کار و زندگی نداری همش تو باشگاهی؟؟؟؟؟؟
نه بابا دارم با کازیموتو تبادل نظر میکنم فکر بد نکن دکتر جون الان هم رفته بودم توی یکی از از این تاپیک ها که در مورد هوو شدن دوتا خواهره دارم بچه هارو از سر در گمی نجات میدم
ای بابا نه پروژه پایان ترممو خودم توی سه روز تایپ کرم اون واسه یه کار گروهی مشکلم اینه که هم سرعت پایینه هم کاملا به این سایت وارد نیستم بعدشم داشتم به یه بنده خدایی پیام خصوصی میدادم
به نظر تو بایدچه احساسی داشته باشم منظورت نسبت به تو یا کشتی
یه موقعی کاراته ولی حالا با یکی بچه ها قرار بستیم بریم تیم فوتسال عضو شیم ایشالله بعد امتحانام
آبو یعنی چی؟
ببین مثل اینکه خداحافظی به منو تو نومده ناهارمو دو دیقه ای خوردم اومدم
من دارم میرم پوریا میرم ناهار بخورم تابعد
بابام کار اداری نداشت واسه یه کاره دیگه بیرونه اون بازنشسته دادگستریه
در مورد اسمم یه بار با بروبچ نشسته بودیم واسه انتخاب اسم آیدیم که یهو از دهن ما در اومد تنهاترین که یکی از رفقا زودتر از همه گفت اسب اینطوری شد که این اسمو انتخاب کردم اینقدر این قضیه رو واسه بچه ها نوشتم غمم میگیره میخوام واسه یکی دیگه تعریف کنم -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...