abu_72
پسندها
961

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • خدا رو شکر که خوبی
    نه هنوز نمره ها وارد نشده آدمو جون به لب میکنن
    شما چطور چیکار کردی
    راستی پوری داشت یادم میرفت به آقای غلامی هم سلام برسون....................................................
    سلام.پوری چه طوری خوش میگذره؟
    کجایی سری نمی زنی؟
    حال خانوم.........چه طوره؟
    هنوز برنامه ی هفتگیمو ندیدم ولی فکر کنم یکشنبه ها با سه شنبه ها باشه چطور؟
    سلام پوریا ..من کی بهت دروغ گفتم ها؟؟!!!!!!!!!!!!!من گفتم شبیه اون هستم نه اینکه ..

    اون عکسی که خودم بودمو خیلی وقته برداشتم ..همون موقع ها بود ازم سوال کردی عکس خودته که گفتم آره ..

    ولی تو به من دروغ گفتی پوریا!!

    تازه تو تاپیک به من تهمت زدی !!

    ازت اصلا انتظار نداشتم
    دیگه با من کاری نداری .
    کاش اینقدر از پشت سیستم یا گوشی با هم حرف نمیزدیم کنار هم مینشستیم بعد راحت حرف میزدیم ای پوریا یه آهی کشیدم............
    چرا گیر دادی به اون عکس چیزی گم کردی از توش .نکنه میخوای ذخیره کنی به مامانت نشون بدی راستشو بگو
    وقتی تازه اومده بوم دانشگاه ترم قبل.رابطمون هم فقط تلفنی بود خدا رو شکر که بهش نزدیک نبود والله تا الان یه بلایی سرم اورده بود.ببین اون واقعا یه روانیه یه چیزی که فکرشم نمیتونی حتی اگه خودمم نمیخواستم منو مجبور به هر کاری میکرد خیلی شانس اوردم.بعدها فهمیدم که سیگاریم هست فکر کن با اون سن کمش
    راست میگی واقعا اشک تو چشات جمع شده بعد به من میگی رمانتیکی
    فکر میکنم رفیتم سر خونه زندگیمو کوچیکترین چیزی بهت بگم گریت میگیره نه؟
    مامان چند دقیقه ی پیش رفته بود بالا پیش صاحب خونمون بعد اون بهش گفت دختره تو رو به هر کی بدن طرف خوشبخت میشه نه اهل بیرون رفتن و گردش کردنه نه اهل ارایش کردنه خلاصه کلی تعریف حالا ببین واسه من میخواد کیو نشون کنه.
    اخه دخترای مازندرانی خیلی وضعشون داغونه هر کدوم واسه ی خودشو 30 40 تا دوست پسر دارن واسه همین این صاحب خونمون درباره ی من اینطوری میگه
    وااااااااااااای پوریا دست رو دلم نزار یاد همین پسر خالم افتادم اونم میرفت میچسبید به دختر داییم.اون دختره هم از اون دخترای داغونه هم سن خودشم بود بعد میومد به من میگفت من با اون هیچ رابطهای ندارم خودش میومد میچسبیدبه من.تازه دختر داییم توی دفترش واسش نوشته بود با من ازدواج میکین حالم به هم خورد خب بچا ان دیگه
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا