اشكي كه بيصداست پشتي كه بيپناست دستي كه بسته است پايي كه خسته است دل را كه عاشق است حرفي كه صادق است شعري كه بيبهاست شرمي كه آشناست دارايي من است ارزاني شماست
به من چیزی بگو شاید هنوزم فرصتی باشه
هنوزم بین ما شاید یه حس تازه پیداشه
یه راهی رو به من واکن تو این بیراهه بن بست
یه کاری کن برای ما اگه مایی هنوزم هست
به من جیزی بگو از عشق ازاین حالی که من دارم
من از حساس شک کردن به احساس تو بیزارم....