سخنان گرانبها
گلسا2
- عضویت
ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره
-
پرواز : چند ثانیه
عاشقتم دايي
فعلا باي باي
باشه هرچی آبجیم بگه. منم یه عالمه دوست دارم. منم بوووووووووووووس گنده. خدا به همراتون. مراقب باشید
اهان من بالا سمت چپ
من اینجام دیگه. نه قربونت برم. فقط مراقب باشید. خدا به همراتون
ابجیم داره میره؟
قوربون تو دايي،برو خدافظي،من فردا ميام بهت سر ميزنم
مرسي عزيزم
آره پس چی. من جارو برقی میکشم. بعضی وقتا ظرف میشورم. ولی مرغ تا حالا پاک نکردم.
آجی جون مامانو منتظر نزاری ها
باشه
آجی جون این گروه سرود محله ی ماست. اون وسطیه حماده
بله،اين داداشت بايد بياد پيش من آموزش كوه و آتيش و شب موندن!
دفعه بعد برات ميگيرم!
من تا حالا به مرغ دستم نزدم
از دست تو. خب من روم نمیشه برقصم
سوغاتي بيابون چيه؟
داريم ميريم كوه!
آجی جون دایی گفت دستم خونیه نمی تونم بنویسم. ترسیدم فکر کردم چیزی شده. بعد گفت دارم مرغ پاک میکنم
دیدی خندیدم
نه آجی جون خوبم به خدا
آجی جون در مورد اون موضوع فکر کردم. تو درست می گفتی اصلا در شان ما نیست بای ه همچین آدمایی بحث کنیم.باشه حتما
آتيس نگيره زبونت!
دوست دارم عزيز دايي
آره دعا کردم. آمینچشم ولی دعای کوچولوا زودتر برآورده میشه
سلامتی آجی جون. دیرت نشه گلمسلام عمه نیستی چرا
دايي جون سلام
من امروز و فردا نيستم،دارم ميرم صفاسيتي!
دوست دارم،فدات شم
http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/432908-زندگی-با-امید-یا-امید-به-زندگی
منم مامانم صدام میکنه. آجی جون فعلا بابای
سلام گلم ميسي
آجی جون من فکر می کردم کنکور رو بهتر از آزمون آزمایشی دادم. ولی مثل این که مثل همون باشه. البته نه به خوبی آخری. کلا بی خیال شدم. گفتم هرچی خدا بخواد همون میشه.
خدا خودش کمک کنه. دیشب مربی باشگاه می گفت یکی از بچه ها فوت کرده. یه دونه عکسشم آورده بود. ولی اعلامیه نبودا. دوستای صمیمیش می گفتم چند وقته ازش خبر ندارن. گوشیشم خاموشه. ولی اصلا دمه خونشون نه پارچه زدند نه هیچ چیز دیگه. کلیم برای اون ناراحت شدم. امیدوارم چیزیش نشده باشه. -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...