نگران نباش... من آنقدر امروز و فرداهاي نيامدن را ديده ام که ديگر هيچ وعده ي بي سرانجامي خواب و خيال آرزويم را آشفته نمي کند! حالا ياد گرفته ام که فراموشي دواي درد همه ي نيامدن ها و نداشتن ها و نخواستن هاست....ياد گرفته ام که از هيچ لبخندي خيال دوست داشتن به سرم نزند ...ياد گرفته ام که بشنوم: تا فردا ... و به روي خودم نمياورم که فردا هيچ وقت نمي آيند