بيشوخي گفتم اين نماديه از دنياي بدون دموكراسي البته تو كشور ما مفهوم نداره.. آخه ما كه چوپون نداريم.. ما داريم دموكراسي رو درس ميديم..صادر ميكنيم اصلا..
آواتارت با توجه به نوشته هات, مهربان تر شده الان..
من گل ندارم ديگه... يعني كلا يكي داشتم
سلام خانم بد اخلاق و اخمو..
ممنون لطف دارين..شرمنده فقط آنلاين بودم حضور فيزيكي نداشتم.
جمله رو فقط حمل ميكردم نميدونم از كي بود.
خوشحال شدم ديدمت. خوشحال ميشم هر وقت پيامي بفرستي
ما معتقدیم که عشق سر خواهد زد
بر پشت ستم کسی تیر خواهد زد
سوگند به هر چهارده آیه نور
سوگند به زخم های سرشار غرور
آخر شب سرد ما سحر می گردد
مهدی به میان شیعه برمی گردد
یا امام زمان انتظار هم از نیامدنت بی تاب شد ...
صداي بال ملايك ز دور ميآيد
مسافري مگر از شهر نور ميآيد؟
دوباره عطر مناجات با فضا آميخت
مگر كه موسي عمران ز طور ميآيد؟
شراب ناب تَبَلور به شهر آوردند
تمام شهر به چشمم بلور ميآيد!
ستارهاي شبي از آسمان فرود آمد
و مژده داد كه صبح حضور ميآيد
چقدر شانة غمبار شهر حوصله كرد
به شوق آن كه پگاه سرور ميآيد
مسافري كه شتابان به يال حادثه رفت
به بال سرخ شهادت صبور ميآيد
به زخمهاي شقايق قسم، هنوز از باغ
شميم سبز بهار حضور ميآيد
مگر پگاه ظهور سپيده نزديك است؟
صداي پاي سواري ز دور ميآيد
خداوندا!
اگر روزی بشر گردی
ز حال بندگانت با خبر گردی
پشیمان میشوی از قصه خلقت از این بودن، از این بدعت
خداوندا تو مسئولی
خداوندا تو میدانی که انسان بودن و ماندن
در این دنیا چه دشوار است
چه رنجی میکشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است!