ای خدا ..
ای خدا غصه نخور از تو فراری نشدم
بعد از آن حادثه در کفر تو جاری نشدم
با وجودی که به حکم تو دلم زخمی شد
شاکی از آنکه مرا دوست نداری نشدم
ابر را چوب همین سادگیش ویران کرد
من که ویران تر از این ابر بهاری نشدم
ای خدا غصه نخور باز همین می مانم
من زمین خورده این ضربه کاری نشدم
آنچه می خواست مرا از تو جدا گرداند
هر چه کردی تو به من از تو فراری نشدم.