عطر بارون
پسندها
4,157

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • من هنوز اقا نشدم ..بچه ام

    بیش تر به خاطر فـــیلتر ایناست [IMG]

    امتحانای من از دوشنبه 24 خرداد تا 7 تیر [IMG]
    سخت مشغول درس خوندنم [IMG]
    خودت چی ؟
    سلام آبجی
    نه چرا ناراحت ؟

    چقدر باشگاه سوت و کوره [IMG]
    من که همیشه املا بیست
    دو سه تا نیشگون گرفتم بیدارم بخدا
    تازشم من از هیچی نمیترسم جز جیغ خانوما وقتی سوسک میبینن :ی
    سلام
    چطوری؟
    اومدم یه سر بزنم و برم دیدم آنی گفتم یه سلامی هم به تو بکنم
    درسا خیلی سنگینه! دارم از کت و کول میوفتم!
    باشه بابا، اصلا هر بلایی دلت خواست سرش بیار فقط نکشیش :D

    شبنم جون من برم دیگه عزیزم
    شبت به خیر، خوب بخوابی
    عجب.. ببین چه بلایی سرش میاری که چند ماه وقت لازمه تا تجدید قوا کنه :D
    افشین فرق داره... همه چیزمو بهش میگم...ناراحتیامو...خوشحالیامو...اونم همینجوریه...

    ولی با بقیه اینجوری نیستم...وقتی مشکلی با بقیه دارم نمیتونم مستقیم بهشون بگم..البته دارم سعی می کنم بگم...


    من دیگه برم کم کم...فردا باید برم دانشگاه...
    شبت خوش گلم
    حالیش که کردم!!

    به افشینم گفته ببینم بهش سلام کنی می کشمت!!
    بعد افشین رفته بهش گفته دروود دوست من(خانومم قدغن کرده بهت سلام کنم!)



    یعنی دلم میخواست بگیرم بزنمشااااااا!!!
    ولی دیگه خودش فهمید باهاش حرف نزد...

    الان وضعیت آرومه!!
    آره والا...
    نمیدونم چرا اینجوری شده
    به خصوص اینکه یکیشون با افشینم میحرفه...میخوام بکشمش!!
    نه عزیزوم مو بودوم
    یه کوچولو سر زدم پروفایلش دلم براش سوخت.... :D
    سلام شبنم جون خوبی؟
    آخه چرا اینقدر به امیرعلی گیر میدی؟ :D
    اتفاقا دیروز داشتم میرفتم چنتا بچه ها رو دیدم میگفتن قضیه این چیه ترسیده گفتم نه بابا خبری نبوده
    نگو انقدر بلند جیغ کشیدی دو سه تا فروم اونور تر هم فهمیدم
    ببینم مگه من از سوسک ترسناک ترم ؟ :ی خانوما فقط از یه چیز میترسن اونم سوسکه
    البته ابهته دیگه چه میشه کرد :ی
    بازم که یه غلط دستوری داشتی :ی
    بازم نمرت میشه صفر
    برو ترم دیگه بیا
    اگر کسی ازتون خواست که آخر هفته رو هم کار کنید:

    http://up.iranblog.com/Files/4bcc609b95b344808cf2.gif
    سلام.
    آره دیگه گل گیاه داره ...
    ولی منظور اون عکسه گل گیاها نبودن ... منظورش همونی بود که میدونی .... :surprised::redface:
    آنروز...تازه فهمیدم...در چه بلندایی آشیانه داشتم...وقتی از چشم هایت افتادم...هنوز دستو پای دلم درد میکند...چقد شکستن سخت است....
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا