تو همانی که هر شب...
چشمهایم را که میبندم...
درست میان فکرهایم هستی...
بخاطرت پتو بر سر میکشم...
آنوقت...
خاطره هایت ،
حمله میکنند به سمتم...
و بعد زندگی میکنم با انها...
خیالبافی میکنم...
تو ...
تنها کسی هستی...
که همزمان...
هم آرامم میکنی...
و....
هم به آشوبم میکشانی.
چشمهایم را که میبندم...
درست میان فکرهایم هستی...
بخاطرت پتو بر سر میکشم...
آنوقت...
خاطره هایت ،
حمله میکنند به سمتم...
و بعد زندگی میکنم با انها...
خیالبافی میکنم...
تو ...
تنها کسی هستی...
که همزمان...
هم آرامم میکنی...
و....
هم به آشوبم میکشانی.