هر روز صبح
رادیو را روشن میکنم...
بانویی سرشار از انرژی با موزیکی شاد صبح به خیر میگوید و
سر مست میخندد...
وانمود میکند خوشحال ترین آدم دنیاست...
اما من غم او را هم حس کردم ...
هر چقدر تلاش میکند شادی اش را منتقل کند....
,من بیشتر جذب غم پنهانش میشوم....
آخر من شاعرم ....
بعد از خدا من دردها را زودتر میفهمم...
من شاعرم...
رادیو را روشن میکنم...
بانویی سرشار از انرژی با موزیکی شاد صبح به خیر میگوید و
سر مست میخندد...
وانمود میکند خوشحال ترین آدم دنیاست...
اما من غم او را هم حس کردم ...
هر چقدر تلاش میکند شادی اش را منتقل کند....
,من بیشتر جذب غم پنهانش میشوم....
آخر من شاعرم ....
بعد از خدا من دردها را زودتر میفهمم...
من شاعرم...