دکتر مهدیه
پسندها
1,972

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • خیلـے وقـتـ ـها میگویمـ

    « عـَزیـز ِ*دلــَمـ » . . .

    گاهـے اَز روی ِ *اَدب ،

    گاهـے اَز سر ِ* ناچاری . . .

    گاهـے اَز عَصبانیت ،

    گاهـے هَمـ جزوه واژگان ِ* روزمـَره ـیمان شُده ست . . .

    اَمـ ّـا . . .

    اَز سَر ِ *هــَــر چــہ باشَد !

    تَنهـ ـا كسـے كـہ عـَـزیـز ِ*دلــَمـ اَست ،

    * تویـے . . :gol::redface:
    با آب طلا نام مهدی ( عج ) قاب کنید. . .. . . با نام حسین یادی هم از آب کنید ....... خواهید که سربلند و جاوید شوید ........ تا آخر عمر تکیه به ارباب کنید ...... عیدتان مبارک .
    دلت گرفته ؟
    میدانم که گرفته...
    میدانم که بغضی سنگین بر دیوار گلویت مشت میکوبد
    میدانم صدای گریه ات را درون سرت میشنوی
    میدانم میخواهی سرت را بر شانه ای بگذاری
    میدانم امشب باز خاطراتش به خانه ی دلت سر زده
    میدانم باز امشب چشمانت تر است
    میدانم باز امشب دلت تنهایی می خواهد
    میدانم میخواهی با صدای بلند گریه کنی
    من نیز امشب دلم گرفته میخواهم به خانه خدا سر بزنم بازم من حرف بزنم بازم اون گوش کنه و سکوت کنه کاری کنه که من حق بجانب بشم ...
    بگم خدا چرا عشق رو آفریدی که خیانت پدید بیاد
    چرا زندگی دادی که مرگ باشه
    چرا دل رو دادی که بگیره
    چرا اشک رو دادی که جاری بشه
    چرا وصال رو آفریدی که جدائی همراهش بیاد چرا؟چرا؟چرا؟
    بعد سرم رو زیر لحاف کنم و دهنم رو روی بالش فشار بدم که صدای گریه هامو کسی نشنوه اما جای اشک های روی بالشم شاهد گریه های منند
    امشب من رو کنار خودت تصور کن سرت رو بذار روی سینه ام و ببار ببار و باز ببار بلند گریه کن فریاد بزن بگذار منم گریه کنم بگذار من هم جرات کنم فریاد بزنم شاید اینجوری عشقی که تو قلب بعضی ها خفته بیدار بشه ...
    سلام دکتر جان خوبی؟؟؟
    این اینباکس رو خالی کن تا برات یه نوشته متفاوت بفرستم:D..
    دکتر تصمیم گرفتم از ماه امشب عکس بگیرم ماه شب 14:D
    گاهی دلم می خواهد خودم را بغل کنم!

    ببرم بخوابانمش!


    لحاف را بکشم رویش!

    دست ببرم لای موهایش و نوازشش کنم!

    حتی برایش لالایی بخوانم،

    وسط گریه هایش بگویم:

    غصه نخور خودم جان!

    درست می شود!درست می شود!

    اگر هم نشد به جهنم...

    تمام می شود...

    بالاخره تمام می شود...!!!

    :smile:
    می خواستم تصویر با تو بودن را نقاشی کنم
    دیدم فاصله بینمان در ورق جا نمی شود
    کمی نزدیک تر بیا ، می خواهم با تو بودن را حس کنم . . .
    .
    یکــــ روز آمـَدی

    تمــآمـِ مــنَ شـــدی

    یکـ روز همـ رفتــیُ

    من تمـــآمـ شـُدمـ!
    اگر چه زود می آید، اگر چه دیر می آید
    سوارسبز پوش من به هر تقدیر می آید
    دقیقا راس آن ساعت که در ذهن خدا ثبت است
    نه قدری زودتر از آن، نه با تاخیر می آید
    عیدتان مبارک..
    خیلـے وقـتـ ـها میگویمـ

    « عـَزیـز ِ*دلــَمـ » . . .

    گاهـے اَز روی ِ *اَدب ،

    گاهـے اَز سر ِ* ناچاری . . .

    گاهـے اَز عَصبانیت ،

    گاهـے هَمـ جزوه واژگان ِ* روزمـَره ـیمان شُده ست . . .

    اَمـ ّـا . . .

    اَز سَر ِ *هــَــر چــہ باشَد !

    تَنهـ ـا كسـے كـہ عـَـزیـز ِ*دلــَمـ اَست ،

    * تویـے . . .
    گاهی خدا درها رو میبنده و پنجره ها و هم قفل میکنه زیباست که فکر کنی شاید بیرون
    طوفان میاد خدا خواسته ازت محافظت کنه...
    به من گفتی عزیز منم برا اینکه تکراری نشه گفتم آقاجون:w15:
    یه امتحان دیگه مونده که خیلی واسم مهم نی..........
    .
    .
    مهدیه دلم خیلی گرفته.......نمی دونم چرا؟
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا