دکتر مهدیه
پسندها
1,972

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • خوشحالم ک شیطون گولم نزد :d
    من خودم برگزار کننده ام ها میام گوشتو میبرما :d
    گذشتن از جلوی چشمام دارن رد میشن آهسته
    تو رویام تو رو می بینم یه رویای پر از غصه
    با چشمای پر از اشکم بهت راهو نشون دادم
    خودم گفتم برو اما به پاهای تو افتادم
    تو آسون رد شدی رفتی تو کوران غم و سختی
    منم رفتم پی کارم تو هم دنبال خوشبختی

    گذشتن از جلوی چشمام دارن رد میشن آهسته
    تو رویام تو رو می بینم یه رویای پر از غصه
    با چشمای پر از اشکم بهت راهو نشون دادم
    خودم گفتم برو اما به پاهای تو افتادم
    تو آسون رد شدی رفتی تو کوران غم و سختی
    منم رفتم پی کارم تو هم دنبال خوشبختی

    کی توی قلبت جای من اومد اسممو از تو خاطر تو برد
    کی بوده انقدر انقده راحت باعثش بود که خاطراتمون مرد
    چی شده حالا که از این دنیا زندگی رو بدون من می خوای
    چه جوری میشه چه جوری می تونی می تونی با خودت کنار بیای

    یه جوری ریشه هام خشکید که انگار کار پاییزه
    خزونه رفتنت انگار داره برگاشو می ریزه
    یه جوری گریه می کردم که بارون بینشون گم بود
    کاش این رویا از آغازش فقط خواب و توهم بود
    یه جوری گریه می کردم که بارون بینشون گم بود
    کاش این رویا از آغازش فقط خواب و توهم بود
    خوب شد رای ندادم ی لحظه رفت شیطون گولم بزنه رای بدم :)
    من افتخار ندادم :D
    به گوشِت میرسه روزی
    که بعد از تو چی شد حالم
    چجوری گریه میکردم
    که از تو دست بردارم
    نشد گریه کنم پیشت
    نخواستم بد شه رفتارم
    نمیخواستم بفهمی تا
    که من طاقت نمیارم
    دلم واسه خودم میسوخت
    برای قلب درگیرم
    یه روز تو خنده هات گفتی
    تو میمونی و من میرم
    تو میمونی..
    من میرم..
    سرم رو گرم میکردم
    که از یادم بره این غم
    ولی بازم شبا تا صبح
    تو رو تو خواب میدیدم
    نمیدونستی اینا رو
    چرا باید میفهمیدی
    منو دیدی ولی یک بار
    ازم چیزی نپرسیدی
    مرسي عزيزم
    عاليم

    چرا نامه اي كه بهت دادم داري ميسوزوني؟؟؟:biggrin:
    دستت درد نكنه؟
    داشتيم؟
    کاش چون پاییز بودم
    کاش چون پاییز خاموش وملال انگیز بودم.
    برگهای آرزوهایم , یکایک زرد می شد,
    آفتاب دیدگانم سرد می شد,
    آسمان سینه ام پر درد می شد
    ناگهان توفان اندوهی به جانم چنگ می زد
    اشک هایم همچو باران دامنم را رنگ می زد.
    وه ... چه زیبا بود, اگر پاییز بودم,
    وحشی و پر شور ورنگ آمیز بودم,
    شاعری در چشم من میخواند ...شعری آسمانی
    در کنارم قلب عاشق شعله می زد,
    در شرار آتش دردی نهانی.
    نغمه ی من ...
    همچو آواری نسیم پر شکسته
    عطر غم می ریخت بر دلهای خسته.
    پیش رویم :
    چهره تلخ زمستان جوانی
    پشت سر :
    آشوب تابستان عشقی ناگهانی
    کاش چون پاییز بودم
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا