جولي

این خاصیت سیر را نمی دانید!

فلفل تند را دارو بدانید

این نوشیدنی، کابوس های شبانه را از بین می برد

سوالم از آقای گالیله اینه ک :
اگه زمین با سرعت دور خودش میچرخه
پس چرا اینــــــــــــقدر هوا گرمه کصااافططط

باشه عزیز برو ب سلامت .... شمام مواظب خودت باش

باشه باشه کمتر شیطونی میکنم


عزیزمی

هه ! همین بود کارم دیگه !
لدف داری شما :|

.

بابت پروانه های خوشجیلتم ممنوووونمم

سلام!

خیلی دلم برات تنگ شدههههههههه:دی

تا حالا دقت کردین : وقتی حوصله ات سر میره اولین جایی که میری سر یخچاله ...؟!

تا حالا دقت کردین : وقتی با یک نفر دیگه به صورت شریکی چیپس یا پفک می خوریم همش توهم داریم در حقمون اجحاف می شه اون وقت با استرس مشت مشت می خوریم ...؟!

تا حالا دقت کردین : هر کی میره نانوایی همین که نون رو بهش میدن اولین لقمه رو خودش می خوره ...؟!

تا حالا دقت کردین : ﺷﯿﺮﯾﻦﺗﺮﯾﻦ ﻗﺴﻤﺖ ﺧﻮﺍﺏ ﺍﻭﻥ ۵ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻻﺭﻡ ﻣﻮﺑﺎﯾله ...؟!

دقت کردین : هر موقع دارین سشوار می کشین حتی اگه تو خونه تنهام باشین هی حس می کنین یکی صداتون می کنه ...؟!

تا حالا دقت کردین : تا آرایشگر روپوش رو می اندازه رومون، دماغمون خارش می گیره ...؟!

تا حالا دقت کردین : وقتی تو ایستگاه منتظر اتوبوسید و نمیاد همین که تصمیم می گیرید با تاکسی برید و در تاکسی رو باز می کنید اتوبوسم پشت سرتون می رسه ...؟!

و تا حالا دقت کردین که : چقدر خوندن مطالب طنز می تونه در بهتر شدن و شاد کردن روحیه مون حتی برای چند لحظه، تأثیر مثبت بذاره ...؟!

چشمه ها در زمزمه / رودها در شست و شو

موج ها در همهمه / جوی ها در جست و جو



باغ در حال قیام / کوه در حال رکوع

آفتاب و ماهتاب / در غروب و در طلوع



سنگ ، پیشانی به خاک / ابر ، سر بر آسمان

مثل گنبد خم شده / قامت رنگین کمان



ابر در حال سفر / آسمان غرق سکوت

بر سر گلدسته ها / بال مرغان در قنوت


کاسه ی شبنم به دست / لاله می گیرد وضو

بیدها گرم نماز / بادها در های و هو



سرو سر خم می کند / غنچه لب وا می کند

در میان شاخه ها / باد غوغا می کند



شاخه ها گل می کنند / لحظه سبز دعا

دست ها پل می زنند / بین دل ها و خدا


( قیصر امین پور )

از خدا پرسید :

اگر در سرنوشت ما همه چیز را از قبل نوشته ای آرزو کردن چه سود دارد؟

خداوند لبخندی زد و گفت :

شاید در سرنوشتت نوشته باشم : هر چه آرزو کرد .

جوووولی جوووونم میدونی چی شده؟؟؟؟

مرا پرسی که چونی چونم ای دوست؟
جــــگر پر درد و دل پرخـونم ای دوست

حدیث عاشقی بر من رهـــــــــــــــا کن
تو لیلی شو که من مجنونم ای دوست

به فریادم ز تو هـــــــــــر روز فریاد
از این فریاد روزافرونم ای دوست

شنیدم عاشقان را مــــــــــــی نوازی
مگر من زان میان بیرونم ای دوست

نگفتی گــــــــر بیفتی گیرمت دست
از این افتاده تر کاکنونم ای دوست

غزلهای نظامـــــــــــــــی بر تو خوانم
نگیرد در تو هیچ افسونم ای دوست

مرا پرسی که چونی چونم ای دوست؟
جــــگر پر درد و دل پرخـونم ای دوست

حدیث عاشقی بر من رهـــــــــــــــا کن
تو لیلی شو که من مجنونم ای دوست

به فریادم ز تو هـــــــــــر روز فریاد
از این فریاد روزافرونم ای دوست

شنیدم عاشقان را مــــــــــــی نوازی
مگر من زان میان بیرونم ای دوست

نگفتی گــــــــر بیفتی گیرمت دست
از این افتاده تر کاکنونم ای دوست

غزلهای نظامـــــــــــــــی بر تو خوانم
نگیرد در تو هیچ افسونم ای دوست

شبی دونبال معنایی برای دوست میگشتم

تو بالاتر ز هر معنی و من بیهوده میگشتم

سه دوست صمیمی دارم بهشون سفارش کردم تحویلت نگیرند

غم

حسرت

تنهایی

رسم ما آوارگان ترک وفای دوست نیست
رسم ما دریا دلان خشکیدن احساس نیست
ما محبت را به نام دوست ارزان میکنیم
تا صداقت زنده است ما هم رفاقت میکنیم

زندگی حکمت اوست چند برگی را تو ورق خواهی زد ما بقی را قسمت(قسمتت شادی باد)