.:ارمیا:.
پسندها
3,649

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام
    خب از مسجد برگشتید
    راز ونیازها قبول
    اما واسه این نیومدم تو پروف
    راستش
    فضولی کردم اون پست دنیا مجازی خوندم

    یعنی الان من اینجا برای کسی عکس می زارم یا باکسی تو تایپیک ها مطلب می نویسم دارم وارد رابطه نادرستی می شم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    دست دلم می ارزه
    منظورشون از این تایپیک چیه؟؟؟؟؟؟؟؟
    چرا یسری از دوستهای ما فرق رابطه انسانی با رابطه دختر پسری متوجه نمی شن
    نمی دونم چی بگم؟
    چرا نمی فهمن تو فضای مجازی یا هرجای دیگه جنسیت مهم نیست و رابطه های انسانی مهمه
    ممکنه این وسطم یسری سواستفاده کنن که باید مراقب بود
    اما برای هدایت ادم ها باید واقعا خوب بود . واقعا از بیان درست استفاده کرد
    کاش دوستهای ما اینها بفهمن...کاش
    بازم شرمنده اگه فضولی کردم
    یدفعه ای داغ شدم این حرفها همین طوری پریدند بیرون
    ....................................... ............. ................ ............. .........!!!!
    ---------------------
    اصلاً بی خیال....! ما کی باشیم؟! یه مشت نقطه چین...آیا جز این است؟!
    کجایی رفیق؟خوبی؟جواب ما رو هم که نمیدی.چیکار کنم از دست تو
    خواهرم کجا رفتی که جوابهای بسیار محکمی داشتیم
    :biggrin:
    اما عیبی ندارد بروید بعدا در رساله امان جواب شما را می دهیم
    خدا نگهدارتان
    :biggrin:
    اون بارم منظورامون یکی بود تا حدودی
    من می گفتم عنب
    شما می گفتی انگور
    بعد هم هردومون می گفتیم حرف خودمون فقط درسته.
    :biggrin:
    ولی من هنوز معتقدم راه رسیدن به خدا بسسسسسسسسسیار کوتاهه
    سلام
    خواهش می کنم :gol:
    این حقیقت . منظور این بود که این جمله حقیقتا درسته
    یا من کجکی فهمیدم
    خورشید به دامانم، انجم به گریبانم
    در من نگری هیچم، در خود نگری جانم
    در شهر و بیابانم، در کاخ و شبستانم
    من دردم و درمانم، من عیش فراوانم

    من تیغ جهان سوزم، من چشمه ی حیوانم

    تقدیرِ فسون من، تدبیرِ فسون تو
    تو عاشقِ لیلائی، من دشتِ جنون تو
    چون روح روان پاکم از چند و چگون تو
    تو راِز درونِ من، من راز درون تو

    از جان تو پیدایم، در جان تو پنهانم

    من رهرو و تو منزل، من مزرع و تو حاصل
    تو سازِ صد آهنگی، تو گرمی این محفل
    آواره ی آب و گل! دریاب مقام دل
    گنجیده به جامی بین این قلزم بی ساحل

    از موج بلند تو سر برزده طوفانم

    (سعدی)
    ]خدایا تو خیلی بزرگی و من خیلی کوچک...
    عجیب اینست که تو به این بزرگی، من به این کوچکی را
    هیچگاه فراموش نمی کنی، اما من به این کوچکی،

    تو به این بزرگی را گاهی فراموش می کنم...!]
    مثل همیشه برای "تـــــــــو" ... مینویسم...

    "تـــــــــو" ...

    به نیت هرکه دوست داری ..

    ... بخوان ...

    خدا را دوست دارم ، بخاطر اینكه وسط حرف زدن نمی گوید، وقت ندارم، باید بروم یا دارم با كس دیگری حرف می زنم خدا را دوست دارم ، به خاطر اینكه فقط وقت بی كاریش یاد من نمی افتد

    خدا را دوست دارم ، به خاطر اینكه می توانم از یكی دیگر پیشش گله كنم، بگویم كه ....

    خدا را دوست دارم ، به خاطر اینكه همیشه پیشم می ماند و من را تنها نمی گذارد، دوست داشتنش ابدی است

    خدا را دوست دارم ، به خاطر اینكه می توانم احساسم را راحت به آن بگویم، نه اصلا نیازی نیست بگویم، خودش میتواند نگفته، حرف ام را بخواند

    خدا را دوست دارم ، به خاطر اینكه به من می گوید دوستم دارد و دوست داشتنش اش را مخفی نمی كند

    خدا را دوست دارم ، به خاطر اینكه تنها كسی است كه می توانی جلوش بدون اینكه خجل بشوی گریه كنی، و بگویی دلت براش تنگ شده

    خدا را دوست دارم ، به خاطر اینكه ، می گذارد دوستش داشته باشم ، وقتی می دانم لیاقت آنرا ندارم

    خدا را دوست دارم به خاطر اینكه از من می پذیرد كه بگویم : خدا یا دوستت دارم
    سلام ندا.خوبی؟راستی مرسی بابت اون عکسی که اونروز گذاشتی برام.مواظب این دوست جون ما هم باش.(مهشیدو میگم!):):D
    :دی هدف ما جلب رضایت شماست!
    ندا میگم پاشو بریم سینما!منم پول دستم اومده!
    امروز انقدددددد دلم میخواس برم کافه نمیدونیا:(((
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا