مشاعرۀ سنّتی

[shabnam777]

روز به تو رسیدن روز طلوع من بود
تکرار یک دوباره با تو یکی شدن بود
روز تولد عشق میلاد قلب من بود
روز تو رو شناختن فصل یکی شدن بود

 

[laleh_a]

دل میرود ز دستم صاحبدلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

 

[abfa]

در مکتب حقایق پیش ادیب عشق
هان ای پسر بکوش که روزی پدر شوی

 

[abfa]

دل میرود ز دستم صاحبدلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

آن عهد یاد باد که از بام و در مرا
هر دم پیام یار و خط دلبر آمدی

 

[laleh_a]

یارب آن نو گل خندان که سپردی به منش
می سپارم به تو از چشم حسود چمنش

 

[بارانی]

شيرين من تلخي نكن با عاشق
تموم ميشن گم ميشن اين دقايق

دنياي ما مال من و تو اين نيست
رو كوه ديگه فرهاد كوه كني نيست

 

[sepde]

از وجود ناتوانم سایه ای بر جای نیست

همچو بوی گل در آغوش صبا افتاده ام

 

[گلابتون]

تو غنچه بودی و بلبل خموش غیرت عشق
به حیرتم که صبا قصه از کجا دانست

ز چشم سایه خدا را قدم دریغ مدار
که خاک راه تو را عین توتیا دانست

 

[بارانی]

تا تو با منی زمانه با من است
بخت و کام جاودانه با من است

تو بهار دلکشی و من چو باغ
شور و شوق صد جوانه با من است

 

[گلابتون]

تو پنداری هزاران نی در آتش کرده اند اینجا
چه خوش پرسوز می نالد , زهی آواز خاکستر!

چه بس افسانه های آتشینم هست و خاموشم
که بانگی برنیاید از دهان باز خاکستر

 

[بارانی]

روزی دو به روی لاشه غوغایی است
آنگاه سکوت می کند غوغا

روید ز نسیم مرگ خاری چند
پوشد رخ آن مغاک وحشت زا

 

[گلابتون]

ای وای بر آن گوش که بس نغمه این نای
بشنید و نشد آگه از اندیشه نایی

 

[ویدا]

ای وای بر آن گوش که بس نغمه این نای
بشنید و نشد آگه از اندیشه نایی

یادمان باشد اگر خاطرمان تنها ماند
طلب عشق ز هر بی سر و پایی نکنیم

 

[گلابتون]

ماهی ست نهان بر سر این بحر پریشان
کاین موج سرآسیمه بلند است و نگون است

حالی و خیالی ست که بر عقل نهد بند
این طرفه چه آهوست کزو شیر زبون است؟

 

[بارانی]

تو نیستی که ببینی
چگونه عطر تو در عمق لحظه ها جاری است
چگونه عکس تو در برق شیشه ها پیداست
چگونه جای تو در جان زندگی سبز است

 

[*Afash*]

تا توانى به جهان خدمت محتاجان كن
به دمى، يا درمى، يا قدمى، يا قلمى

 

[بارانی]

يادگار از تو همين سوخته جاني است مرا
شعله از توست ، اگر گرم زباني است مرا

 

[*Afash*]

الا يا ايها الميرزا ابوالقا
سمت در مصرع اول نشد جا!!!!

 

[shabnam777]

آسمان هم چون صفحه ی دل من
روشن از جلوه ی مهتاب است ...

 

[shabnam777]

تا از آن طرف بنا گوش چراغ افروزیم
چه سحر ها که بدین واسطه بیدار شدیم

 

[بارانی]

من تشنه این هوای جان بخشم
دیوانه این بهار و پاییزم

تا مرگ نیامدست برخیزم
در دامن زندگی بیاویزم

 

[shabnam777]

مي روم خسته و افسرده وزار
سوي منزلگه ويرانه خويش
به خدا ميبرم از شهر شما
دل شوريده و ديوانه خويش

 

[arsam313]

شهود محکمه ی پادشاه دیوانند
ولی به محضر تو ,غیر حق گواهی نیست

 

[Derakht-e-marefat]

ته كه خورشيد اوج و دلربايي
چنين بي رحم و سنگين دل چرايي؟
به اول آن همه مهر و محبت
به آخر راه و رسم بي وفايي

 

[محـسن ز]

یارب آن نو گل خندان که سپردی بمنش
می سپارم به تو از دست حسود چمنش

 

[Aseman Etemaad]

شادی مکن از زادن و شیون مکن از مرگ​

زین گونه بسی آمد و زان گونه بسی رفت!​

 

[محـسن ز]

تا به کی نام که بار است به دوش
تا به کی دانه که دامش از پی
تا به کی نغمه غم سر دادن
بدل افسردگی اندر چمنی

 

[Aseman Etemaad]

یاری که حق یاریش از یاد رفته باشد
بگذاراگر که گل بود بر باد رفته باشد!

 

[russell]

دارم ز بی همدمی , فریاد من رنگ سکوت
رازها در سینه دارم , آشنای راز نیست!

 

[Aseman Etemaad]

تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی
گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش!