اينجا محملي است براي "کلمات"، جملات قصار و تراوش دروني عارفان که جدا از معناداري، جنبههاي ادبي و زيبايي بسياري داشتهاند.
عارفان ما با شهود و ديد زيباشناختيشان، ارمغانهاي نيکي از عالم معنا براي ما داشتهاند که به زيور آرايههاي ادبي آراسته شدهاند.
به راستي چه رابطهاي است بين عرفان و هنر؟ اين خود، موضوعي جدي و جداگانهاي است...
منظور من از "عارفان ما"، لزوماً همميهنانمان نيست؛ هرکه انساني عارف است، از هرکجا که باشد. با اينحال، من از سرزمين پدريام آغاز ميکنم.
ياد و نام ايشان جاودانه باد!
عارفان ما با شهود و ديد زيباشناختيشان، ارمغانهاي نيکي از عالم معنا براي ما داشتهاند که به زيور آرايههاي ادبي آراسته شدهاند.
به راستي چه رابطهاي است بين عرفان و هنر؟ اين خود، موضوعي جدي و جداگانهاي است...
منظور من از "عارفان ما"، لزوماً همميهنانمان نيست؛ هرکه انساني عارف است، از هرکجا که باشد. با اينحال، من از سرزمين پدريام آغاز ميکنم.
ياد و نام ايشان جاودانه باد!
آخرین ویرایش: