می خواهم برگردم به روزهای کودکی آن زمان ها که : پدر تنها قهرمان بود
عشــق، تنـــها در آغوش مادر خلاصه میشد
بالاترین نــقطه ى زمین، شــانه های پـدر بــود
بدتـرین دشمنانم، خواهر و برادر های خودم بودند
تنــها دردم، زانو های زخمـی ام بودند
تنـها چیزی که میشکست، اسباب بـازیهایم بـود
و معنای خداحافـظ، تا فردا بود
 
				 
 
		 
 
		 
	 
	 
 
		 
 
		 
 
		 
	 
	 
 
		 
 
		 
 
		 
 
		 
 
		 
	 
 
		