..................................کنون که صاحب مژگان شوخ و چشم سیاهی
نگاه دار دلی را که برده ای به نگاهی
چو در حضور تو ایمان و کفر راه ندارد
چه دوزخی چه بهشتی چه طاعتی چه گناهی
دست من گير كه اين دست همان است
كه من سالها از غم دوريه تو بر سر زده ام(جسين جان)![]()
دستت درد نكنه حميد جان كه واقعا توي نت مثل تو كمتر ديدم شايدم نديده باشمبا سلام خدمت همه دوستان،
این تاپیک به روز شد چون سال سوم هم از راه رسید،
اگه مایل بودید صلوات و قرآن رو فراموش نکنید
سه سال از غم فراق یکی از بهترین بندگان خدا گذشت.مردی که به معنای واقعی کلمه سالک و عارف الی الله و در یک کلمه بهجت عارفان و سالکان بود.کسی که راضی نشد به چاپ رساله ای از طرفش مگر اینکه اینطور ذکر شود"رساله العبد محمد تقی بهجت"
از دوستان و سروران مومن خواهش میشود که این تاپیک را با ختم صلوات,طلب مغفرت و ارسال متن و عکس درباره ایشان رونق ببخشند.
دوستان اگر مایلند در ختم قرآن جهت نثار روح ملکوتی ایشان هم شرکت داشته باشند به امید ظهور قائم آل محمد(ص)
جزء 30 برای شادی روح حضرت تلاوت شد![]()
این اولین باریه که این تاپیک رو میبینم
تو این تاپیک صحبت از آیت الله بهجت بنده خاص خدا بود . و منو ناخوداگاه به سمت یه خاطره برد که براتون میگم .
یه خانمی رو چند ماه پیش دیدم که راوی مناطق جنگی بود شوهرش هم توی قم طلبه بودن و پدرشون جانباز. ایشون میگفتن تازه ازدواج کردن و برای درآمد زندگیشون کمی دچار مشکل هستن . گفت یک روز بهمون خبر دادن که پدرم حالش خیلی وخیمه ما باید زود میرفتیم شهرستان پیش پدرم اما پول نداشتیم
شوهرم اردادت خاصی به آیت الله بهجت دارن . میگفت بم گفت آماده شو بریم سر مزارشون. رفتیم اونجا و از آقا کمک خواستن
. میگفت فردای اون روز یک نفرصبح در خونه رو زد که یکی از نزدیکان آقا بودن و گفتن آقای بهجت به خوابم اومده و گفته این پول رو بدست شما برسونم میگفت ما میخواستیم یه پولی در حد بلیط اتوبوس باشه اما ایشون پول بلیط هواپیما رو داد و ما تونستیم زودتر به پدرم برسیم
روحشون غرق رحمت الهی