در اوج میخندم
در بالا و پایین
میخندم
اخر
تنها
همه میگویند درد بی درمان خنده هست
ولی میشود
کسی بگوید
وقتی کم میاورم چه کنم
خیلی دلم میخواتس
کسی را داشتم
تا سر بر شانه اش بگذارم
و اهسته بگویم
وقتی کنارم هستی
حواست باشد
دلم حساس هست
به کسی دل نمیبازد
ولی هر کسی نزدیک شد
دلباخته ام شد
همین مرا میترساند
اخر دلباختگیشان
تنها باعث دردم میشود
وقتی نمیتوانم کنارشان باشم
که چه دلباخته میشوند
اخر هم نفهمیدم
چرا هر کس به من میرسد
عوض اینکه بخواهد کنارم باشد
عاشقم میشود
و خیلی ساده رهایم میکند
وقتی میبیند
به او کمی اخم کرده ام
در بالا و پایین
میخندم
اخر
تنها
همه میگویند درد بی درمان خنده هست
ولی میشود
کسی بگوید
وقتی کم میاورم چه کنم
خیلی دلم میخواتس
کسی را داشتم
تا سر بر شانه اش بگذارم
و اهسته بگویم
وقتی کنارم هستی
حواست باشد
دلم حساس هست
به کسی دل نمیبازد
ولی هر کسی نزدیک شد
دلباخته ام شد
همین مرا میترساند
اخر دلباختگیشان
تنها باعث دردم میشود
وقتی نمیتوانم کنارشان باشم
که چه دلباخته میشوند
اخر هم نفهمیدم
چرا هر کس به من میرسد
عوض اینکه بخواهد کنارم باشد
عاشقم میشود
و خیلی ساده رهایم میکند
وقتی میبیند
به او کمی اخم کرده ام