مشاعرۀ سنّتی

[nasim_shsh]

تکیه بر اختر شب دزد مکن کاین عیار
تاج کاووس ببرد و کمر کیخسرو
گوشوار زر و لعل ار چه گران دارد گوش
دور خوبی گذران است نصیحت بشنو​

وه که گر من باز بینم روی یار خویش را
تا قیامت شکر گویم کردگار خویش را

 

[baran72]

وه که گر من باز بینم روی یار خویش را
تا قیامت شکر گویم کردگار خویش را

از ثبات خودم این نکته خوش آمد که به جور

در سر کوی تو از پای طلب ننشستم

 

[nasim_shsh]

از ثبات خودم این نکته خوش آمد که به جور

در سر کوی تو از پای طلب ننشستم

من و باد صبا مسکین دو سرگردان بی حاصل
من از افسون چشمت مست و او از بوی گیسویت

 

[tracer]

من و باد صبا مسکین دو سرگردان بی حاصل
من از افسون چشمت مست و او از بوی گیسویت

تکیه کردم بر وفای او، غلط کردم غلط//باختم جان در هوای او ،غلط کردم غلط

 

[nasim_shsh]

تکیه کردم بر وفای او، غلط کردم غلط//باختم جان در هوای او ،غلط کردم غلط

طمع خام بین که قصه فاش
از رقیبان نهفتنم هوس است

 

[baran72]

طمع خام بین که قصه فاش
از رقیبان نهفتنم هوس است

تا تو نگاه میکنی کار من آه کردنم است

ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است

 

[nasim_shsh]

تا بر دلش از غصه غباری ننشیند
ای سیل سرشک از عقب نامه روان باش

 

[*zahedan]

تا بر دلش از غصه غباری ننشیند
ای سیل سرشک از عقب نامه روان باش

شعر گفتيم ، نه شعري كه از آن ، شاد شويم
يار بوديم و نديديم ، كه شبي ياد شويم
بيت هاكه نوشتيم زاحوال دل سوخته
بود از مردم چشمي ، كه به ره دوختــه

 

[baran72]

شعر گفتيم ، نه شعري كه از آن ، شاد شويم
يار بوديم و نديديم ، كه شبي ياد شويم
بيت هاكه نوشتيم زاحوال دل سوخته
بود از مردم چشمي ، كه به ره دوختــه

هفت شهر عشق را عطار گشت
ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم

 

[*zahedan]

هفت شهر عشق را عطار گشت
ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم

من گرفتار سكوتم جاي من فـريــاد كن
اين كوير سينه را غرق گل و شمشاد كن
داغ بر دل دارم و آتش گرفته آه من
اين قفس را بشكن و زين غـم مـرا آزاد كن

 

[baran72]

من گرفتار سكوتم جاي من فـريــاد كن
اين كوير سينه را غرق گل و شمشاد كن
داغ بر دل دارم و آتش گرفته آه من
اين قفس را بشكن و زين غـم مـرا آزاد كن

نگاهم یاد باران کرده امشب
مرا سر در گریبان کرده امشب
غم و فریاد من از این و آن نیست
دلم یاد رفیقان کرده امشب

 

[nasim_shsh]

بشنو ای گوش بر فسانه ی عشق!
از صریر قلم ترانه ی عشق!

 

[*zahedan]

بشنو ای گوش بر فسانه ی عشق!
از صریر قلم ترانه ی عشق!

قدرت عشق بنازم که به يک تير نگاه
جان شيرين بسپارند دو بيگانه به هم

 

[tracer]

قدرت عشق بنازم که به يک تير نگاه
جان شيرين بسپارند دو بيگانه به هم

ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی//تو بمان و دگران وای به حال دگران

 

[*zahedan]

ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی//تو بمان و دگران وای به حال دگران

نه بسته ام به کس دل نه بسته دل به من کس* چو پاره بر موج رها رها من

 

[مهندس خرده پا]

نه مرا خواب به چشم،نه مرا دل به دست،چشم و دل هر دو به دیدار تو آشفته و مست

 

[nasim_shsh]

نه مرا خواب به چشم،نه مرا دل به دست،چشم و دل هر دو به دیدار تو آشفته و مست

توی ناپیدای غم من را تو پیدا میکنی ***خلوت آیینه وارم را تماشا میکنی

 

[*zahedan]

توی ناپیدای غم من را تو پیدا میکنی ***خلوت آیینه وارم را تماشا میکنی

يک روز به شيدايي در زلف تو آويزم * * زان دو لب شيرينت صد شور برانگيزم

 

[nasim_shsh]

مردم ز رشک، چند بینم که جام می *** لب بر لبت گذارد و قالب تهی کند؟

 

[naghmeirani]

در آسمان عرش تمام ستاره ها
بر نور با شکوه تو دارند اشاره ها
چشم تو آینه است نه آیینه چشم توست
باید عوض شود روش استعاره ها

سیدمحمد جواد شرافت

 

[nasim_shsh]

در آسمان عرش تمام ستاره ها
بر نور با شکوه تو دارند اشاره ها
چشم تو آینه است نه آیینه چشم توست
باید عوض شود روش استعاره ها

سیدمحمد جواد شرافت

این قصه که میکنی تو با من
زین خوبتر اچ قصه ایچ نیست
خوبست ولیک باید از درد
نالان شد و زار زار بگریست
نیما یوشیج

 

[IRANIAN VOCAL]

این قصه که میکنی تو با من
زین خوبتر اچ قصه ایچ نیست
خوبست ولیک باید از درد
نالان شد و زار زار بگریست
نیما یوشیج

تو کز محنتِ دیگران بی غمی ... نشاید که نامت نهند آدمی

سعدی

 

[nasim_shsh]

تو کز محنتِ دیگران بی غمی ... نشاید که نامت نهند آدمی

سعدی

یک منظومه شمسی جایزه میدهم
به کسی که بگوید
ماه من کجاست
یک کهکشان مژدگانی
فقط بگو
ستاره شبهای خیال من
در افول کدام صبح زشت
برای همیشه رفت
من دنبال سیاه چاله مرگ می گردم
کمک....

 

[IRANIAN VOCAL]

یک منظومه شمسی جایزه میدهم
به کسی که بگوید
ماه من کجاست
یک کهکشان مژدگانی
فقط بگو
ستاره شبهای خیال من
در افول کدام صبح زشت
برای همیشه رفت
من دنبال سیاه چاله مرگ می گردم
کمک....

کس ندانم که در این شهر گرفتار تو نیست ... مگر آن کس که به شهر آید و غافل برود

 

[nasim_shsh]

کس ندانم که در این شهر گرفتار تو نیست ... مگر آن کس که به شهر آید و غافل برود

در آستان پیاله تنم به رقص آمد
سزا که جان ز تن باده نوش بیرون آمد

 

[IRANIAN VOCAL]

در آستان پیاله تنم به رقص آمد
سزا که جان ز تن باده نوش بیرون آمد

دلم از نرگس بیمار تو بیمارتر است ... چاره کن درد کسی کز همه ناچارتر است

 

[aynaz.m]

دلم از نرگس بیمار تو بیمارتر است ... چاره کن درد کسی کز همه ناچارتر است

تنها
در سرزمینهای
دورمیشود
پیدا
کرد
زندگی را

 

[IRANIAN VOCAL]

تنها
در سرزمینهای
دورمیشود
پیدا
کرد
زندگی را

ای که به دام تو اسیرم اسیر ... لذت دیوانگی از من نگیر

 

[aynaz.m]

ای که به دام تو اسیرم اسیر ... لذت دیوانگی از من نگیر

راهیست
راه عشق
انجا
کسی را
زنده نمیابی

 

[IRANIAN VOCAL]

راهیست
راه عشق
انجا
کسی را
زنده نمیابی

یکی درد و یکی درمان پسندد ... یکی وصل و یکی هجران پسندد

من از درمان و درد و وصل و هجران ... پسندم آنچه را جانان پسندد

شرمنده. من توی مشاعره ای که امتیاز نداشته باشه دیگه شرکت نمی کنم.