مشاعرۀ سنّتی

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو که دل ميبری با يک نگاهي
به ما هم يک نگاه کن گاه گاهي
[/QUOTE
یارم چو قدح به دست گیرد
بازار بتان شکست گیرد

در خنده ي تو نغمه به ناز آميزد
در ناله ي من ني به نياز آميزد
در جان من از صبا و نيما غوغاست
تا قول و غزل به سوز و ساز آميزد
 

fatimakhanom

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو که دل ميبری با يک نگاهي
به ما هم يک نگاه کن گاه گاهي
[/QUOTE
یارم چو قدح به دست گیرد
بازار بتان شکست گیرد
در این فکرم که خواهی ماند با من مهربان یا نه؟
به من کم می کنی لطفی که داری این زمان یا نه؟

اینم اخرین بیت از وحشی بافقی
شب خوش
:gol:
 

t@hi

عضو جدید
در خنده ي تو نغمه به ناز آميزد
در ناله ي من ني به نياز آميزد
در جان من از صبا و نيما غوغاست
تا قول و غزل به سوز و ساز آميزد
دردم از یاراست و درمان نیز هم
دل فدای او شدو جان نیز هم
محتسب داند که حافظ عاشقست
واصف ملک سلیمان نیز هم
 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرا نه سر نه سامان آفریدن
پریشان در پریشان آفریدن
پریشان خاطران رفتند در خاک
مرا از خاک ایشان آفریدن


ناصحا بیهوده میگویی که دل بردار از او
من به فرمان دلم؛ کی ، دل به فرمان من است


 

nasim_shsh

عضو جدید
کاربر ممتاز
مستی جام می و زلف گره گیر نگار
ای بسا توبه که چون توبه حافظ بشکست
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مستی جام می و زلف گره گیر نگار
ای بسا توبه که چون توبه حافظ بشکست
تو خفته‌ای و نشد عشق را کرانه پدید
تبارک الله از این ره که نیست پایانش

جمال کعبه مگر عذر ره روان خواهد
که جان زنده دلان سوخت در بیابانش
 

fatimakhanom

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو خفته‌ای و نشد عشق را کرانه پدید

تبارک الله از این ره که نیست پایانش


جمال کعبه مگر عذر ره روان خواهد

که جان زنده دلان سوخت در بیابانش


شرم دارم که شکایت کنم از تنهایی
چون خیالت همه شب مونس و دمسازِ من است
:gol:
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شبی مجنون به لیلی گفت کای محبوب بی همتا
تورا عاشق شود پیدا ولی مجنون نخواهد شد
:gol:

دانم از درگاه خود مي رانيم، اما
تا من اينجا بنده، تو آنجا، خدا باشي
سرگذشت تيرهء من، سرگذشتي نيست
کز سر آغاز و سرانجامش جدا باشي
 

fatimakhanom

عضو جدید
کاربر ممتاز
دانم از درگاه خود مي رانيم، اما
تا من اينجا بنده، تو آنجا، خدا باشي
سرگذشت تيرهء من، سرگذشتي نيست
کز سر آغاز و سرانجامش جدا باشي
یک جمع نکوشیده رسیدند به مقصد
یک قوم دویدند و به مقصد نرسیدند
:gol:
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یک جمع نکوشیده رسیدند به مقصد
یک قوم دویدند و به مقصد نرسیدند
:gol:
دانه انديشه را در من که افشانده است ؟
چنگ در دست من و من چنگي مغرور
يا به دامانم کسي اين چنگ بنشانده است ؟

گر نبودم يا به دنياي دگر بودم
باز آيا قدرت انديشه ام مي بود ؟
باز آيا مي توانستم که ره يابم
در معماهاي اين دنياي رازآلود ؟

فاطیما خانم من تشکر ندارم ببخشید
 

fatimakhanom

عضو جدید
کاربر ممتاز
دانه انديشه را در من که افشانده است ؟
چنگ در دست من و من چنگي مغرور
يا به دامانم کسي اين چنگ بنشانده است ؟

گر نبودم يا به دنياي دگر بودم
باز آيا قدرت انديشه ام مي بود ؟
باز آيا مي توانستم که ره يابم
در معماهاي اين دنياي رازآلود ؟

فاطیما خانم من تشکر ندارم ببخشید

شعر زیبایی بود
خواهش می کنم احتیاجی به تشکر نیست دوست عزیز:smile:
در این بهار تازه که گلها شکفته اند
لبخند عشق زن که شکوفا ببینمت
:gol:
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

شعر زیبایی بود
خواهش می کنم احتیاجی به تشکر نیست دوست عزیز:smile:
در این بهار تازه که گلها شکفته اند
لبخند عشق زن که شکوفا ببینمت
:gol:
تا لبی بر لب من می لغزد
می کشم آه که کاش این او بود
کاش این لب که مرا می بوسد
لب سوزنده آن بدخو بود
می کشندم چو در آغوش به مهر
پرسم از خود که چه شد آغوشش
چه شد آن آتش سوزنده که بود
شعله ور در نفس خاموشش
شعر گفتم که ز دل بر دارم​
 

fatimakhanom

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا لبی بر لب من می لغزد
می کشم آه که کاش این او بود
کاش این لب که مرا می بوسد
لب سوزنده آن بدخو بود
می کشندم چو در آغوش به مهر
پرسم از خود که چه شد آغوشش
چه شد آن آتش سوزنده که بود
شعله ور در نفس خاموشش
شعر گفتم که ز دل بر دارم​

زیباست
:gol:
مرا کدام جدا کرد بی گناه از تو؟
سیاه بختی من یا که اشتباه از تو؟
:gol:
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

زیباست
:gol:
مرا کدام جدا کرد بی گناه از تو؟
سیاه بختی من یا که اشتباه از تو؟
:gol:

ممنونم همه اشعار فروغ بی نظیرن

وسوسه می ریخت بر دلم شب خاموش
تا غم دل را به گوش چشمه بگویم
آب خنک بود و موجهای درخشان
ناله کنان گرد من به شوق خزیدند
گویی با دست های نرم و بلورین
جان و تنم را بسوی خویش کشیدند
بادی از آن دورها وزید و شتابان
دامنی از گل بروی گیسوی من ریخت​
 

fatimakhanom

عضو جدید
کاربر ممتاز

ممنونم همه اشعار فروغ بی نظیرن

وسوسه می ریخت بر دلم شب خاموش
تا غم دل را به گوش چشمه بگویم
آب خنک بود و موجهای درخشان
ناله کنان گرد من به شوق خزیدند
گویی با دست های نرم و بلورین
جان و تنم را بسوی خویش کشیدند
بادی از آن دورها وزید و شتابان
دامنی از گل بروی گیسوی من ریخت​

اره ولی غم اشعرش خیلی دلگیره

تا چندعمر در هوس و آرزو رود
ای کاش این نفس که بر امد فرو رود

خیلی خوب بود
با اجازه من میرم
:gol:
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اره ولی غم اشعرش خیلی دلگیره

تا چندعمر در هوس و آرزو رود
ای کاش این نفس که بر امد فرو رود

خیلی خوب بود
با اجازه من میرم
:gol:


کاملا موافقم ممنونم درپناه خدا
در چشمهای لیلی اگر شب شکفته بود
در چشم من شکفته گل آتشین عشق
لغزیده بر شکوفه لبهای خامشم
بس قصه ها ز پیچ و خم دلنشین عشق
در بند نقشهای سرابی و غافلی
برگرد ، این لبان من این جام بوسه ها
از دام بوسه راه گریزی اگر که بود​
 

self.f_t_m990

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز


کاملا موافقم ممنونم درپناه خدا
در چشمهای لیلی اگر شب شکفته بود
در چشم من شکفته گل آتشین عشق
لغزیده بر شکوفه لبهای خامشم
بس قصه ها ز پیچ و خم دلنشین عشق
در بند نقشهای سرابی و غافلی
برگرد ، این لبان من این جام بوسه ها
از دام بوسه راه گریزی اگر که بود


دانی که چیست دولت دیدار یار دیدن
/ در کوی او گدایی بر خسروی گزیدن
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نگاه کن
تو می دمی و آفتاب میشود

فروغ
در هر طرف زخیل حوادث کمین گهیست
زان رو عنان گسسته دواند سوار عمر
بی عمر زنده ام من و این بس عجب مدار
روز فراق را که نهد در شمار عمر
حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان
این نقش ماند از قلمت یادگار عمر
 

Mitra2012

عضو جدید
در هر طرف زخیل حوادث کمین گهیست
زان رو عنان گسسته دواند سوار عمر
بی عمر زنده ام من و این بس عجب مدار
روز فراق را که نهد در شمار عمر
حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان
این نقش ماند از قلمت یادگار عمر
رنج است بار خاطر و زاری است کار دل
این است از جفای فلک، کار و بار من
رفت آن زمان، که نغمه طرازان عشق را
آتش به جان زدی، غزل آبدار من
 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز
رنج است بار خاطر و زاری است کار دل
این است از جفای فلک، کار و بار من
رفت آن زمان، که نغمه طرازان عشق را
آتش به جان زدی، غزل آبدار من

نفس بده که برايت نفس نفس بزنم
نفس به جزتو نخواهم براي کس بزنم
مرااسيرخودت کرده اي دعايي کن
که اخرين نفسم رادراين قفس بزنم


 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا