گاهی به مردها نگاه کن

omid_omid

عضو جدید
چند وقت پيش و بعد از مدت ها، وقت آزادي به دست آورديم و با رئيس بخشمان وارد بحث تاريخي جالبي شديم. بحث به سمت حقوق زن و مرد کشيده شد. درست که زن هستم، اما هيچ وقت "فمینيسم" را درک نکردم و نفهميدم چرا بايد يک عده اي جمع شوند و عليه عده اي ديگر کمپين کنند تا مثلا ضد تبعيض، عمل کنند. خب آخر، به نظر من اين هم خودش يک جور تبعيض است. مثل کساني که وقتي در جمعي از سفيدپوستان يک نفر سياه پوست را که مي بينند به او بيشتر از بقیه لطف مي کنند و به خيال خودشان براي اين عمل ضد نژادپرستانه، الان دو تا بال هم روي شانه هايشان جيک زده است. حالا بحث من اين نيست، اين را گفتم تا حرف دکتر الف، که خيلي هم برايم جالب بود را بگويم. مي گفت:
"ما زن ها هميشه دم از اين زده ايم که حقوقمان پایمال شده و در تاريخ، همواره زير يوغ ستم مردها بوده ايم. اما در واقع اين مردها هستند که هميشه در حقشان جفا شده. مثلا همه ي فاميل فکر مي کردند که توي خانه ي ما اين مرحوم آقاجانم است که رياست خانه را برعهده دارند اما در واقع رئيس خانه بي بي خانم بودند، يک رئيس زيرزيرکي و بدون اولدورم پولدورم".
بعد از اين مثال باز هم کلي صحبت کرديم و مثال آورديم و در نهايت به علت اينکه دوباره سرمان شلوغ شد، بحثمان نيمه تمام ماند. اما اين باعث نشد که پرونده ي اين بحث چالشي در ذهنم بسته شود...
بعدها که دوباره به صحبت های آن روزمان فکر کردم، کلي چيز به ذهنم رسيد که ديدم بد نيست براي شما هم تعريف کنم...
مي دانيد؟ ما زن ها موجودات پيچيده و عجيب و در عين حال، آدم هاي بسيار متوقعي هستيم... گذشته از اینها، امکانات بسیار زیادی هم در اختیار داریم... ما يا زيباييم يا به هرحال يک راهي براي زيبا کردن خودمان پيدا مي کنيم... خوب بلديم چطوري صدايمان را تودل برو بکنيم و چطور مثل يک گربه ي ملوس نگاه کنيم تا طوفاني راه بياندازيم در دل طرفمان... می دانیم چطور کفش هاي پاشنه بلند بپوشيم و به چه صورتي راه برويم تا قلب هرآنکه که مي بيندمان به تاپ تاپ بيفتد... بلديم کي پرچم سفيد صلح را بيرون بکشيم و کي گلوله هاي آتشين را پرتاب کنيم... مي دانيم چه زماني ناز کنيم و کم حرف شويم و کي مثل شصت تير، کلمات و جملات را به هم بدوزيم... گريه هم که از سلاح هاي قديمي مان است، اسلحه اي به شدت نيرومند و کارا... زمين و زمان را هم که به هم ريخته باشيم، با يک بوسه گرم بر گونه اش، يک نوازش، به موهايش و يا يک چشمک شيطنت برانگيز، دل طرفمان را نرم مي کنيم... اینها همه در ذات ما هستند و حتی اگر متوجه نباشیم، بطور ناخواسته انجامشان می دهیم... البته من کار ندارم به اینکه بعضی از زن ها همه این ها را مثل یک بازیگر بازی می کنند...
اما مردها... مردها آدم هاي خوبي هستند. نه که زن ها بد باشند، نه... اين خوب که مي گويم يعني ساده، نه ساده لوح، ها... منظورم از ساده، "سر راست" است... يعني اگر کار اشتباهي هم بکنند خواسته و ناخواسته، زود، لو مي دهند... اگر با يک مرد براي خريد رفته باشيد و پاساژگردي هاي بي وقفه، خسته اش کرده باشد، بهانه گير مي شود و به همه چيز گير الکي مي دهد... مردها اگر از چيزي ناراحت باشند عصباني مي شوند و اگر خوشحال باشند يه بستني ليتري مي خرند و مي آورند خانه، تا همه با هم بخورند و کيفور شوند... اگر حال ندارند که بروند نان بگيرند، صاف و مستقيم مي گويند: "ولم کن جون عزيزت، حال ندارم، مي خوام بخوابم"... مردها روزهاي فوتبال، لباس تيم محبوبشان را مي پوشند، تا سرحد خودکشي تخمه مي شکنند، پوست هايش را روي فرش مي ريزند و تا آنجا که حنجره شان اجازه دهد با هر گل و هر اوتي فرياد مي زنند... آخرش هم اگر تيم محبوبشان باخته باشد تلويزيون را خاموش مي کنند، کنترل را پرت مي کنند و خطابه اي گيرا در مورد اصول مديريتي در فوتبال، برايت ايراد ميکنند. اما اگر برنده شده باشند تا يک ساعت ناز همه را مي کشند، جارو برقي را مي آورند و خانه را مثل دسته ي گل مي کنند.
از کارگري معدن و عملگي ساختمان بگير تا کار روي دکل نفت که سخت ترين کارهاي دنيا هستند را مردها انجام مي دهند... چون زورشان بيشتر است، انجام کارهاي سنگين وظيفه بي چون چراي آنهاست... حالا اين کار، مي خواهد احياء قلب بيمار سکته کرده باشد يا باز کردن در شيشه مربا وقتي که ما مي ترسيم کلنجار رفتن با در شیشه، ناخنمان را بشکند... وقتي سوار ماشينيم و تشنه مان مي شود به او مي گوييم که بزند بغل و برود برايمان آبميوه بخرد... اگر شب، سر و صدايي آمد، او را بيدار کنيم تا هم ما را آرام کند و هم جانش را کف دستش بگيرد و برود ببيند چه خبر است... براي انواع و اقسام تجملات زندگي بايد پول پرداخت کند اما اين بانک متحرک، نبايد زياد کار کند، چون ما حوصله مان از تنهايي سر مي رود... بايد بوي عطر و ادکلنش تا هفت کوچه آنطرف تر هم برود تا "عروس پري جون اينا" بفهمد که ما شوهر باکلاسي داريم، در عوضش اگر پولش را پاي ادکلن گران قيمت داد بايد در دادگاه صحرايي مجازات شود... از وظايف بي چون چراي او تعريف يک سره از وجنات ماست و اگر حتي براي يک ثانيه هم به زن ديگري نگاه کند ولو که آن زن، هفت بار که نه، هفتاد بار از ما زيباتر باشد، حکم ارتدادش صادر مي شود.
مردها از وقتي که هنوز ده يازده سالشان هم نشده، بايد هواي خواهر کوچکشان را داشته باشند و در نبود پدر، مرد خانه شوند... وقتي نوجوان شدند باید براي دوست دخترشان جان دهند... وقتي هجده سالشان شد بايد بروند سربازي و اين بار، جان در راه مام وطن فدا کنند... وقتي هم که ازدواج کردند بايد از همه خواسته هايشان دست بشويند و اين دفعه فدايي سر و همسر شوند.
آنها بايد صبح تا شب، سه شيفت کار کنند و شب هم در حال خواندن "امشب شب مهتابه، حبيبم رو مي خوام..." بشکن بزنند و با دسته گلي بزرگ وارد خانه شوند... ناگفته پیداست که آنها حق ندارند در خانه سيگار بکشند نه به جهت سلامتي، به جهت آنکه ما از بوي سيگار بدمان مي آيد، اما بوي لاک ما، هرچقدر هم خفه کننده، بايد براي آنها چون رايحه ي بهشت، دل انگيز باشد.
مردها موجودات تنهايي هستند اما هيچوقت ما را تنها نگذاشته اند... آنها مثل ما زن ها تشنه ي محبت اند، اما هميشه محبت کرده اند و هميشه ناز کشيده اند... ابراز عشق، وظيفه ي تاريخي و بي چون و چراي آنها بوده، شاهدش هم، اين همه آهنگ و شعر عاشقانه که خودتان ببينيد چند درصدشان، خواننده و يا شاعرش مرد بوده و چند درصدش زن... مردها را گاهي با يک من عسل هم نمي شود خورد، آنها حتي گاهي فرياد مي زنند، اما بيشتر وقت ها سکوت مي کنند و همه ناراحتي شان را توي دلشان مي ريزند... مردها بعضي وقت ها خيلي خسته اند اما حتي آن وقت ها هم غرغرهاي ما را تحمل کرده اند... گاهي بي اعصاب اند و بهانه هاي بني اسر.ائيلي مي آورند اما شايد اين از خستگي شان باشد... گاهي تلفن را رويمان قطع مي کنند اما شايد دو دقيقه قبل از تماس ما برگه ی جریمه ی ماشینشان را گرفته اند و دوبرابر حقوق آن ماهشان را بدهکار شده اند... گاهي حرف هايمان را گوش نمي کنند اما شايد همان موقع، کله شان از دست ارباب رجوع باد کرده است و جاي سوزن انداختن هم ندارد.
گفتم که، مردها آدم هاي ساده اي هستند... ساده عاشق مي شوند و ساده عشق شان را ابراز مي کنند، ساده باور مي کنند، ساده ايرادگير مي شوند، ساده اعتراف مي کنند، ساده صبوري مي کنند، ساده عصباني مي شوند، ساده حوصله شان سر مي رود، ساده حسودي مي کنند، ساده خوشحال مي شوند و ساده مغرورند... اين آدم هاي ساده، آدم هاي خوبي هستند...

پی نوشت: عنوان پست، از عنوان فیلم "گاهی به آسمان نگاه کن"، به کارگردانی کمال تبریزی گرفته شده است


http://sazesara.blogfa.com/post/116
 

omid_omid

عضو جدید
یکی از وبلاگ هایی که فید لحظه ای ایش رو دارم، همین وبلاگ دکتر سارا کاتوزیان هست. هم تبلیغش رو دارم می کنم هم نوشابه ای برای هم جنسی هام باز می کنم و هم گاهی از این زاوبه به مردها نگاه کنید.
 

A N A H I T A

عضو جدید
کاربر ممتاز
یکی از وبلاگ هایی که فید لحظه ای ایش رو دارم، همین وبلاگ دکتر سارا کاتوزیان هست. هم تبلیغش رو دارم می کنم هم نوشابه ای برای هم جنسی هام باز می کنم و هم گاهی از این زاوبه به مردها نگاه کنید.

...:eek:
 

A N A H I T A

عضو جدید
کاربر ممتاز
مردها آدم هاي ساده اي هستند... ساده عاشق مي شوند و ساده عشق شان را ابراز مي کنند، ساده باور مي کنند، ساده ايرادگير مي شوند، ساده اعتراف مي کنند، ساده صبوري مي کنند، ساده عصباني مي شوند، ساده حوصله شان سر مي رود، ساده حسودي مي کنند، ساده خوشحال مي شوند و ساده مغرورند... اين آدم هاي ساده، آدم هاي خوبي هستند...

واقعا راست میگه!
 

FilmBazZZ

کاربر بیش فعال
مردها آدم هاي ساده اي هستند... ساده عاشق مي شوند و ساده عشق شان را ابراز مي کنند، ساده باور مي کنند، ساده ايرادگير مي شوند، ساده اعتراف مي کنند، ساده صبوري مي کنند، ساده عصباني مي شوند، ساده حوصله شان سر مي رود، ساده حسودي مي کنند، ساده خوشحال مي شوند و ساده مغرورند... اين آدم هاي ساده، آدم هاي خوبي هستند...

واقعا راست میگه!

بر منکرش لعنت!!
 

babi charlton

عضو جدید
کاربر ممتاز
ما چقدر ساده ایم :cry: آآآآآآآآ
 

behzad-hr

عضو جدید
کاربر ممتاز
مردها آدم هاي ساده اي هستند... ساده عاشق مي شوند و ساده عشق شان را ابراز مي کنند، ساده باور مي کنند، ساده ايرادگير مي شوند، ساده اعتراف مي کنند، ساده صبوري مي کنند، ساده عصباني مي شوند، ساده حوصله شان سر مي رود، ساده حسودي مي کنند، ساده خوشحال مي شوند و ساده مغرورند... اين آدم هاي ساده، آدم هاي خوبي هستند...

واقعا راست میگه!
اولین بانوی روشن فکر باشگاه را شناختم
 

ghxzy

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
آخه راست میگی مردا خیلی مهربونن من همیشه اینو گفتم
 

Ice Dream

عضو جدید
کاربر ممتاز
مردها آدم هاي ساده اي هستند... ساده عاشق مي شوند و ساده عشق شان را ابراز مي کنند، ساده باور مي کنند، ساده ايرادگير مي شوند، ساده اعتراف مي کنند، ساده صبوري مي کنند، ساده عصباني مي شوند، ساده حوصله شان سر مي رود، ساده حسودي مي کنند، ساده خوشحال مي شوند و ساده مغرورند... اين آدم هاي ساده، آدم هاي خوبي هستند...
ساده هم فراموش می کنن :دی :دی
 

urban planing

عضو جدید
آقا اگه انقد ساده هستن پس چرا میگن هیچ مردی هیچوقت قابل اعتماد نیست؟!:weirdsmiley:

مردها آدم هاي ساده اي هستند... ساده عاشق مي شوند و ساده عشق شان را ابراز مي کنند، ساده باور مي کنند، ساده ايرادگير مي شوند، ساده اعتراف مي کنند، ساده صبوري مي کنند، ساده عصباني مي شوند، ساده حوصله شان سر مي رود، ساده حسودي مي کنند، ساده خوشحال مي شوند و ساده مغرورند... اين آدم هاي ساده، آدم هاي خوبي هستند...

چرا الکی مینویس خب دکتر کاتوزیان!
:D
 

etnn

عضو جدید
کاربر ممتاز
آقا اگه انقد ساده هستن پس چرا میگن هیچ مردی هیچوقت قابل اعتماد نیست؟!:weirdsmiley:

مردها آدم هاي ساده اي هستند... ساده عاشق مي شوند و ساده عشق شان را ابراز مي کنند، ساده باور مي کنند، ساده ايرادگير مي شوند، ساده اعتراف مي کنند، ساده صبوري مي کنند، ساده عصباني مي شوند، ساده حوصله شان سر مي رود، ساده حسودي مي کنند، ساده خوشحال مي شوند و ساده مغرورند... اين آدم هاي ساده، آدم هاي خوبي هستند...

چرا الکی مینویس خب دکتر کاتوزیان!
:D

:D

 

Similar threads

بالا