محض خنده .......

omran1

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
۱- یادتونه سر کلاس تخته پاک کن رو خیس می کردیم می کشیدیم رو تخته فکر می کردیم خیلی تمیز شد بعد که تخته خشک می شد می دیدم چه گندی زدیم…! الان همین حس رو نسبت به زندگی دارم


۶- موقع درس خوندن پرزهای موکت هم واسه آدم جذاب می شه، دوست داری ساعت ها بشینی بهشون نگاه کنی.



یادش بخیرررررررررررررررر
 

etnn

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=times new roman,times,serif]بــــــــــه بعضیا باس گفت : تو که اینقدر بارتـــــــــه ......[/FONT][FONT=times new roman,times,serif]دیسک کمر نگیری یهو !!![/FONT]
 

etnn

عضو جدید
کاربر ممتاز
از تفریحات روزانم اینه که:
تو اتوبوس یا مترو یهو از جام بلند میشم،
ملت که هجوم میارن به سمت صندلی خالی‌
از جیبم موبایلم رو در میارم....... :)
 

etnn

عضو جدید
کاربر ممتاز
بچه فامیلمون عید دیدنی اومده خونمون، هر بار که این ماهی بدبخت میره ته آب، تنگ ماهی رو برمیداره بدو بدو میاد اتاقم و داد میزنه: ماهی مُرررررررررررررررد!
هر دفه هم پاش گیر میکنه به فرش اتاق و ماهیه روی زمین ولو میشه!
جالبیش اینه ماهیه هم نمیمیره ازین زندگی نکبتیش راحت شه :| :| :|
 

وهاب...

اخراجی موقت







بدون اینکه بدونم
















وقتی بچه بودم دایم از بلای درختربرام یه گنجیشک کچولو گرفته بود من شبش اوردم خونمون از ترس مامانم تو جیب بغل کاپشنم قایم کرده بودم فرداصیح دیدم مامانم کاپشنم انداخته لباسشوی
یه بار








یه بار تو حیاطمون نشستم رو قورباغه له شد
وقتی بچه بودم تو باغمون دوتا یاکریم لونه کرده بودن تا اینا بچه اشون بزرگ کنند من پدرشونو در اودم هروز یه بار با توپ سنگ چوب می کوبیدم لونه اشون











سارا دخمله با این تاپیک منو به یاد گذشته تلخم انداختی
 

etnn

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]بعضیام هستن که ازشون می پرسی: چند سالته؟[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]میگن: میاد چند سالم باشه؟؟؟ :|[/FONT]
 

جرقه مرگ

عضو جدید
والا منم سالی یه بار که رانی میخورم با این تیکه اخرش مشکل دارم:D


- دوس دارم یه روز آنقد پولدار بشم که وقتی رانی می خورم؛ اون تیکه آخر آناناس که ته قوطی گیر می کنه واسم مهم نباشه!
 

VictoOry

عضو جدید
کاربر ممتاز

۱۷- اینقده بدم میاد وقتی دارم روی آهنگ می خونم خواننده اشتباه میخونه!دقت کردین!؟

- بابای شما هم جلو تلویزیون خوابش می بره بعد تا تلویزیونو خاموش می کنی بیدار می شه میگه چرا خاموشش کردی؟
:w15::w15::w15::w15:
 

etnn

عضو جدید
کاربر ممتاز
طرف دندونش درد میکرده میره دکتر میگه:آقای دکتر ، همه رو بکش بجز اونی که درد میکنه!!دکتر میپرسه :چرا؟!میگه:بذار مثل سگ تنها بمونه...! :)
 

etnn

عضو جدید
کاربر ممتاز
ﭘﺸﺖ ﭼﺮﺍﻍ ﻗﺮﻣﺰ ﯾﻪ ﮔﺪﺍﯾﯽ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﺎﺷﯿﻨﻢﻣﯿﮕﻢ: ﺑﺮﻭ ﺍﻭﻧﻮﺭ ﭘﻮﻝ ﻧﺪﺍﺭﻡ!!ﻣﯿﮕﻪ: ﻧﻤﯿﮕﻔﺘﯽ ﻫﻢ ﺍﺯ ﻗﯿﺎﻓﺖ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﺑﻮﺩ!! :|من :|
 

etnn

عضو جدید
کاربر ممتاز
مــا پارســـال عیـــد نرفتیـــم جزایـــر قنــاری
امســالم نمیـــریم ایتــالیــا
کــلا مـا ایجــوری هستیـــم هـــر ســال تصمـــیم میگــیریم یکـــی از کشـــورای خارجیــــو نریم ! :|
 

babakmail

عضو جدید
کاربر ممتاز
کشیشه! توي اتوبوس کنار راننده تمرگيده بوده که شوخيش گل ميکنه و ميگه : شما راننده ها که همش تو جاده هستيد ، از کجا ميدونيد که بچه هاتون از خودتونن ؟
راننده ی زبل هم که دست کشیش رو خونده بوده با خونسردي ميگه:razz: :
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
2 سال صبر ميکنيم اگه شبيه خودمون شد که هيچ وگرنه ميفرستيمش کلیسا!!
 

babakmail

عضو جدید
کاربر ممتاز
ديشب تا ساعت 5 پاي كامپيوتر بيدار بودم
.
.
.
.
.
.
.
.

..
..

.

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

.
.
.
.
.
.
.

.
.
.
.

صب پا شدم ديدم چشام شده كاسه خون

به لبم داغ جنون. به كنارم تو بمون. نرو با ديگرى

همه با هم جواب بدين آهااااا.
).....
.
.
 

etnn

عضو جدید
کاربر ممتاز
يعنى ضايع شدم عيييين چييييى!ميخوام سرمو بزنم ديوارا...
داييمو زن و بچش اومده بودن خونمون عيد ديدنى.تل زنگيد رفتم اتاقم جواب بدم.داشتم با دو
ستم حرف ميزدم يهو زندايى درو باز كرد اومد تو.يه اسكناس دهى نوهم دستش بود.
آغا من پاشدم:اين چه كاريه زن دايى بابا من ديگه بزرگ شدم...راضى به زحمتتون نيستم...
زندايى گرامى با يه لبخند محوى رفت سمت كيف دخترش و بلند گفت:ميذارم تو جيب جلويى. ... :|
 

etnn

عضو جدید
کاربر ممتاز
هیچ دردی بالاتر از اون نیست که ببینی مهمونا دارن پسته هایه آجیل رومیخورن و تو باید لبخند بزنی بهشون....
 

etnn

عضو جدید
کاربر ممتاز
الان تعداد دخترا ازپسرا تو سفره خونه ها بیشتره! فکرکنم پسرا میرن کلاس گلدوزی وسفره آرایی تازه وقت آرایشگاه هم دارن ... شایدم قلیون واسه پوستشون ضرر داره :)

 

etnn

عضو جدید
کاربر ممتاز
خدا رو شکر که هنوز با خاروندنِ ردِّ کـــشِ جوراب رویِ پامونمیتونیم یه ذره کیفـــ کنیم!
خــدایا این خوشـــــــی ها رو از ما نگیرررررررر!!
 

etnn

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=5]از طرف مدرسه به پسر داییم گفتن برو درباره 'عمه ی عطار' تحقیق بنویس، کل فامیل رو بسیج کرده که درباره 'عمه ی عطار' مطلب جمع کنن، آخرشم به هیچ جا نرسیدیم! اصلاهیچ منبعی درباره خانواده پدری عطار پیدا نمی‌شد.زن داییم رفته مدرسه داد و بیدار که این چه تحقیقی به بچه مردم میدین! عمه ی عطار به چه درد بچه می‌خوره آخه!؟ مدیر مدرسه هم گفته خانم موضوع تحقیق اصلا 'عمه ی عطار' نبوده 'ائمه ی اطهار' بوده :))[/h]
 

sara20012

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
از طرف مدرسه به پسر داییم گفتن برو درباره 'عمه ی عطار' تحقیق بنویس، کل فامیل رو بسیج کرده که درباره 'عمه ی عطار' مطلب جمع کنن، آخرشم به هیچ جا نرسیدیم! اصلاهیچ منبعی درباره خانواده پدری عطار پیدا نمی‌شد.زن داییم رفته مدرسه داد و بیدار که این چه تحقیقی به بچه مردم میدین! عمه ی عطار به چه درد بچه می‌خوره آخه!؟ مدیر مدرسه هم گفته خانم موضوع تحقیق اصلا 'عمه ی عطار' نبوده 'ائمه ی اطهار' بوده :))

خیلی باحال بود ........
مرسی
 
  • Like
واکنش ها: etnn

shahram_anvar

عضو جدید
کاربر ممتاز
از طرف مدرسه به پسر داییم گفتن برو درباره 'عمه ی عطار' تحقیق بنویس، کل فامیل رو بسیج کرده که درباره 'عمه ی عطار' مطلب جمع کنن، آخرشم به هیچ جا نرسیدیم! اصلاهیچ منبعی درباره خانواده پدری عطار پیدا نمی‌شد.زن داییم رفته مدرسه داد و بیدار که این چه تحقیقی به بچه مردم میدین! عمه ی عطار به چه درد بچه می‌خوره آخه!؟ مدیر مدرسه هم گفته خانم موضوع تحقیق اصلا 'عمه ی عطار' نبوده 'ائمه ی اطهار' بوده :))

عالی بود :biggrin::w15:
 

Similar threads

بالا