درد دلی با صاحب الزمان(حضرت مهدی عج)

صدای سکوت

عضو جدید
کاربر ممتاز
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
عاقبت یک روز مغرب محو مشرق میشود "

"عاقبت غربی ترین دل نیز عاشق میشود"
"شرط می بندم که فردایی نه خیلی دیر و دور"
"مهربانی ، حاکم کل مناطق میشود"

"هم زمان, سهمیه ی دلهای دلتنگ و صبور"
"هم زمین, ارثیه ی جانهای لایق میشود"

"قلب هر خاکی که بشکافند نشانش عاشقی است"
"هر گلی که غنچه زد نامش شقایق میشود"

"با صداقت آسمان سهمی برابر میدهد"
"با عدالت خاک تقسیم خلایق میشود"

عقل هم با عشق یک نوعی موافق میشود"
"عقل اگر گاهی هوادار جنون شد عیب نیست"
"صبح فردا موسم بیداری آیینه هاست"
"فصل فردا نوبت کشف حقایق میشود"

"دست کم یک ذره در تاب و تب خورشید باش"
"لااقل یک شب بگو کی صبح صادق میشود"

"میرسد روزی که شرط عاشقی دلدادگی است"

"آن زمان هر دل فقط یک بار عاشق میشود "
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یا صاحب الزّمان


تمام هستیم فرش نگاهت

فدای ناله پر سوز و آهت

اگر چه اربعین غم سر آمد

هنوزم منتظر هستم به راهت
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اقا جونم عاشقتم همین و بس

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم

.

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ

.

صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ

.

في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ

.

وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً

.

حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً


 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
مـــــــــــــــــهدی جان ....

سالهاست آلودگیِ دلهایمان از حــد هشدار گذشته ....

و زندگی هایمان ....

تعطیل رسمی است ...!

هـــــــــــــــــوایِ باریـــــــــــــــــــــــــــــدن نـــــــــداری ؟!!!!!!!!!!

مــــــــــــــولا!
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
منم سرگشته حیرانت ای دوست
کنم یکباره جان قربانت ای دوست
تنی نا ساز شوق وصل کویت.
دهم سر بر سر پیمانت ای دوست
دلی دارم در آتش خانه کرده
میان شعله ها کاشانه کرده
دلی دارم که از شوق وصالت
وجودم را زغم ویرانه کرده
من آن آواره بشکسته حالم
زهجرانت بتا رو بر زوالم
منم آن مرغ سرگردان و تنها
پریشان گشته شد یکباره حالم
زهر سر بر سر سجاده کردم
دعایی بهر آن دلداده کردم
زحسرت ساغر چشمانم ای دوست
لبالب یکسره از باده کردم
دلا تا کی اسیر یاد یاری؟
زهجر یار تا کی داغ داری؟

 

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز
امشب از بهر فرج ، آقا دعايت مي كنم
در دعاي جوشن ام ، هر لحظه يادت مي كنم
يك جهان ماتم شده دلهاي ما در غيبتت
من حديث غصه را امشب حكايت مي كنم
چون تنزل مي كند روح و ملك درمحضرت
من بسان عرشيان ، " قدر"ت روايت مي كنم
هر شب ماه خدا با "الفرج " سويت شدم
نزد خالق ، امشب از هجرت شكايت مي كنم
حكم تقديرم به قدر عشق من امضا نما
من كه هر دم ، هستي و جانم فدايت مي كنم
اي خدا ، تقدير من با مهر او بالا ببر
من ز مولايم به خون خود حمايت مي كنم
اللهم عجل لوليك الفرج

 

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام..........

آقا سلام ٬ باز منم خاک پایتان

من ...دختری که گم شده در های هایتان

آقا دلم گرفته ٬ چرا دیر کرده اید ؟

مردم در انتظار شب جمعه هایتان

هر جمعه: انتظار ٬دعا٬ندبه٬ جانماز

هر شب دو چشم خیس و دلی در هوایتان

من جمعه ها عجیب دلم شور می زند

آقا خدا نکرده نیفتد برایتان

یک اتفاق بد که همه بی پدر شویم

باشد نصیب من همه درد و بلایتان

من سالهاست که خوابم نمی برد

در پای گاهواره ی بی لای لایتان

آقا زمان بدرقه تان هیچ کس نبود ؟

آبی نریخت مادرتان پشت پایتان ؟

من بعد غیبت تان ناموجه است

نزد من و قبیله و حتی خدایتان

حرفی نمانده بین شما و من وخدا

جز اینکه باز می کنم امشب دعایتان

امضا : دو چشم خیس و دلی در هوایتان

دیوانه ای که لک زده قلبش برایتان...
 

صدای سکوت

عضو جدید
کاربر ممتاز
بیا دو باره پاک کن زجاده ها غبار را
به عاشقان نوید ده رسیدن بهار را!
تمام لحظه های من فدای یک نگاه تو
بیا و پاک کن زدل حدیث انتظار را!
 

صدای سکوت

عضو جدید
کاربر ممتاز

.
.

غروب جمعه رسیده است و باز تنهایی
غروب این همه غربت چرا نمی آیی؟!
زمین به دور سرم چرخ می زند پس کی
تمام می شود این روزهای یلدایی . . . ؟
 

صدای سکوت

عضو جدید
کاربر ممتاز
.........
کدام نقطه ی این خاک زیر پا ی تو نیست
کدام پاره ی خورشید آشنا ی تو نیست ؟
بگو کدام نسیم شکفته در واد ی است
که ذهنش آینه بندانی از صفا ی تو نیست ؟
............

اللهم عجل لولیک الفرج
:gol::gol::gol:
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوباره جمعه گذشت و قنوتِ گریان ماند
دوباره گیسوی نجوای ما پریشان ماند
دوباره زمزمه ی کاسه های خالی ما
پس از نیامدنت گوشه ی خیابان ماند
شبیه شنبه ی هر هفته پشت پنجره ام
و کوچه کوچه شهرم دوباره زندان ماند
برای آمدنت چند سال بایستی
در این تراکم بی انتهای ویران ماند؟
نیامدی که ببینی نگاه منتظرم
چه روزها به امید تو زیر باران ماند
سکوت آخر حرف من است چون بی تو
دوباره حنجره ام زیر بغض پنهان ماند
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
آه مي کشم تو را , با تمام انتظار
پر شکوفه کن مرا , اي کرامت بهار

در رهت به انتظار , صف به صف نشسته اند
کارواني از شهيد , کارواني از بهار

اي بهار مهربان , در مسير کاروان
گل بپاش و گل بپاش , گل بکار و گل بکار

بر سرم نمي کشي , دست مهر اگر , مکش
تشنه محبتند , لاله هاي داغ دار

دسته دسته گم شدند , مهره هاي بي نشان
تشنه تشنه سوختند , نخل هاي روزه دار

مي رسد بهار و من , بي شکوفه ام هنوز
آفتاب من , بتاب ! مهربان من , ببار !
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز

هر شب یتیم توست دل جمکرانی‌ام
جانم به لب رسیده بیا یار جانی‌ام
از بادها نشانی‌تان را گرفته‌ام
عمری است عاجزانه پی آن نشانی‌ام
طی شد جوانی من و رؤیت نشد رخت
"شرمنده جوانی از این زندگانیم"
با من بگو که خیمه کجا می‌کنی به پا
آخر چرا به خاک سیه می‌نشانی ام
در این دهه اگر چه صدایت گرفته است
یک شب بخوان به صوت خوش آسمانی‌ام
در روضه احتمال حضورت قوی‌تر است
شاید به عشق نام عمویت بخوانی‌ام
هم پیر قد خمیدگی زینب توا م
هم داغدار آن دو لب خیزرانی‌ام
این روزها که حال مرا درک می‌کنی
بگذار دست بر دل آتشفشانی‌ام
در به دری برای غلام تو خوب نیست
تأیید کن که نوکر صاحب زمانی‌ام
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بهار من سلام


یک سلام عاشقانه

و بعد

و بعد نوروزی دیگر...

اما هر روزی که می آید مگر نوروز نیست؟

به من می‌گویند چرا از بهار نمی نویسی؟

چرا صفحات دلت را همراه با آمدن بهار بهاری نمیکنی؟

اما ...

اما مگر من از بهار نگفتم؟

به خدا از بهار گفتم

هر بار که نوشتم از بهار زندگی حرف زدمو حرف زدم

آنقدر که گاهی دیگر نمی دانستم از بهار گفتن را با کدام حرف آغاز کنم که همچو بار قبل نباشد!

آنقدر از بهارم که تو باشی گفتم

گفتم

گفتم

اما نیامدی

نیامدی که بهاری شوم... همچو گل‌های سبزپوش باغچه‌ی خانه‌ی مان که هر سال لباس‌های سبزشان را ‌می‌پوشند و وقتی نگاهشان می‌کنم سرشان را به نشانه ی شادی می‌چرخانند

نگاهی به نشانه‌ی رضایت از رضایتشان می‌کنم و می‌روم!

می‌روم پی کارم!

و تمام مدت لحظه‌هایم را به این فکر می‌کنم که بهار من کجاست؟

کی می آید؟

دلم خشکید!

یخ زد!

سنگ سرمایش زدند. . . سرش شکست

سنگ خزانش زدند. . . دلش شکست

بهار سبز زندگیم !

با اینکه دلم یخ زده از سرما


اما با چشمان منتظرم چشم به راهت هستم

و می مانم

تنها دستم را بگیر!

همین برایم کافیست تا طوفان ها و گرد بادهای روزگار من سرمازده را از پا نیندازد.

آقای خوبم !

بهار در راهم

هر چقدر که باشه منتظرت می‌مونیم

و همه مون می‌دونیم پشت این روزها روز آمدن تو عاشقانه زمینیان را به تماشا نشسته تا بیاید و بهاریمان کند.

از خدا می‌خوام که این سال جدید با ظهور تو برامون بهترینا رو رقم بزنه.

از خدا می‌خوام که توی این سال جدید همه‌ی غمای دلت تموم شن و لبخندتو رو، جد بزرگوارت و مادر عزیزت ببینن.

و همه‌ی ذرات هستی از شادی تو شاد شن و بخندن.

الهی قربونت برم

منی که اصلا ارزش نوشتن واسه تو رو ندارم. . . تویی که جانانی

عشقی

آرزویی

بهاری

عمری

زندگی ای

سرسبز ترین بهار تقدیم تو باد!
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
[h=2][/h]
يا مهدي (عج) مددي

ايام بگذرانم در انتظار مهدي
قدر و دخان بخوانم در انتظار مهدي
اي كه مرا بخواني تخفي الصدور داني
هر دم بود فغانم در انتظار مهدي
دستي به سرگذارم دستي به سينه دارم
الغوث و الامانم در انتظار مهدي
ابر كرم بباران بر كوي سربداران
بر كف گرفته جانم در انتظار مهدي
در بين هر مناجات با وعده ملاقا
ساعات بگذرانم در انتظار مهدی
شب تا سحر بسوزم ديده به در بدوزم
چون شمع نيمه جانم در انتظار مهدي
جمعه به جمعه نالم ناله برد مجالم
ياسين و ندبه خوانم در انتظار مهدي
من نذر صبح نورم وقف شب ظهورم
زنده اگر بمانم در انتظار مهدي
هر لحظه دارم اميد بينم جمال خورشيد
مانند سايبانم در انتظار مهدي
داني كه اهل دردم شب گرد و كوچه گردم
هر سو سري كشانم در انتظار مهدي
باشد گواه صبرم چشمان پر ز ابرم
وين اشك خونفشانم در انتظار مهدي
با سوره تبارك در اين مه مبارك
همچون فرشتگانم در انتظار مهدي
گر قلب خسته دارم شمشير بسته دارم
پيرم ولي جوانم در انتظار مهدي
اي پيك هر شب من لبيك بر لب من
اين است ارمغانم در انتظار مهدي
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
همه هست آرزویم که بیینم از تو رویی
چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویی

به کسی جمال خود را ننموده‏ای و ببینم
همه جا به هر زبانی بود از تو گفتگویی
 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
کسی ارام می اید
نگاهش خیس عرفان است
قدمهایش پر از معنا
دلش از جنس باران است
کسی فانوس بر دستش
به سان نور می اید
امید قلب ما روزی
ز راه دور می اید
اللهم عجل لولیک الفرج

 

YAALIASGHAR

عضو جدید
بعــــضی هاعجبـــــ انتـظاري میکشيدن برای بــازی دربی

ناخودآگـاه...

یــاد این جمله افــــتادم:

اگــــــر شیعیـــــان مــــا،به انـــــدازه آبـــ خــــوردني ما را میخواستــند...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اگر دير بيايي به اقاقي ها ي سپيد چه بگويم كه از دوري ات رنگ مي با زند ؟
اگر دير بيايي به ماهي دلتنگ حوض چه بگويم كه به وجود تو شاد هستند؟
اگر دير بيايي دل قناري ها مي گيرد
اينجا هوا هوا ي دلتنگي است
بيا......
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ای یوسف خوشنام ما خوش می روی بر بام ما

ای در شکسته جام ما ای بر دریده دام ما

ای نور ما ای صور ما
ای دولت منصور ما

جوشی بنه در شور ما
تا می شود انگور ما

ای دلبر و مقصود ما
ای قبله و معبود ما

آتش زدی بر عود ما
نظاره کن در دود ما

ای یار ما عیار ما
دام دل خمار ما

پا وا مکش از کار ما
بستان گرو دستار ما

در گل بمانده پای دل
جان می دهم چه جای دل


وز آتش سودای دل
ای وای دل ای وای ما.
 

Similar threads

بالا