1- زینب به عنوان یک زن مگر در خیمه ها نبوده؟ سجاد مگر در بستر بیماری نبوده؟
اکثر وقایع کربلا در صحنه نبرد و وسط میدان جنگ هست، پس این دو نفر هیچگونه خبری از کارزار نمیتونستن بدن هرچی بوده در همون محدوده خیمه ها میتونستن بنویسن.
البته اگر دست نوشته های زینب و سجاد رو هم بگین در کجا نگهداری میشه تشکر میکنم.
2- راوی برای ثبت واقعه میره تو گودال قتلگاه ببینه بین شمر و حسین بن علی چی رد و بدل میشه؟
واقعا مردم رو چی فرض کردین؟ مگه سکانس فیلمبرداریه یکی با دوربین دنبال 72 نفر هر جا میرن بدوه و اینجور همه چیزو با جزئیات تعریف کنه !!!
3- اینکه یاران یزید بدونن طرفشون نباید کشته باشه و بکشنش و بعدا بیان درباره اش تاریخ بنویسن، به قدری اون افراد احمقند که هیچ کدام از حرفاشون قابل استناد نیست.
4- اینهم که میگین اسامی راویان در کتب معتبر اومده تا وقتی دست نوشته همون افراد و قدمت تاریخی پوستی که روش نوشته اند، ثابت نشه فقط در حد حرف هست.
اکثر این مطالب در عصر صفویه نوشته شده و آدرس هایی هم که داده شده به انسان هایی در همان زمان هست بدون رو کردن متن های نوشته شده تاریخی.
که حالا همین کتب صفویه که تنها کتب بودن از نظر شما شدن معتبر و رفرنس هاشون هم معتبره.
اما خود رفرنس های اوریجینال کجا هستند، معلوم نیست، همین که در عصر صفویه یکی در کتابش نوشته فلان بن فلان در 1400 سال پیش گفت، کفایت میکنه و میشه معتبر.
1-شما جایی خوندید که حضرت زینب(س) فقط در خیمه بودند؟!یا این حاصل تفکر خودتونه؟!
اما جواب بنده:
خیر،حضرت زینب(س) دائم در خیمه نبودند و در زمانی هم که امام حسین(ع) در میدان جنگ بودن دائم بین خیمه و مکانی به عنوان تل زینبیه که مشرف به قتلگاه بوده در تکاپو و رفت و آمد بودن و ناظر به تمام مسائل...
امام سجاد(ع) هم بیمار بودن اما متوجه مسائل که بودن...
فهمیدن و درک این مسائل ملزم به این هست که انسان خودش رو توی موقعیت قرار بده...
من گفتم حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) دستنوشته دارن؟!!
با دقت بخونید لطفا....
بنده عرض کردم این بزرگواران به بیان و روشنگری پرداختن...
البته شایدم دست نوشته ای باشه،من بی اطلاعم...
2-بنده مردم رو چیزی فرض نکردم...
گمان میکردم شما اینقد فهمیده باشید که منظور من رو درک کنید و نیاز به توضیح نباشه...
به هرحال برای اینکه کامل تر و بهتر متوجه بشید،موضوع رو شیفت میدم به قبل از ظهور اسلام و حکومت های ایرانی در ایران....
اگر کتب تاریخی رو مطالعه کنید متوجه میشید و دستگیرتون میشه که از قبل از هخامنشیان کاتبانی بودند که وقایع رو ثبت میکردند و کتبی با خط میخی داشتن...
که از دوره هخامنشیان نظم بهتری میگیرن و وقایع و جنگ ها و صحبت های بین اشراف رو هم ثبت میکنن...!!
ان شاالله که ابهام راوی در میدان جنگ حل شده باشه....
اما در مورد نوع عملکرد راوی،عرض شود که لزومی نداشته راوی خودش رو به میدان برسونه تا بفهمه چه کلامی داره رد و بدل میشه....
عرب اون زمان قبیله ای زندگی میکردن و هرکس رو به قبیله ای که داشته میشناختن...
و بعضی از افراد قبیله هم به صفاتی خوب یا بد شناخته میشدن....
مثلا به نیک نظری،یا شجاعت یا راستگویی...
از این افراد بنابه دلایلی که جای بحثش نیست در سپاه یزید بودن...مثلا چند نفر از قبیله حبیب بن مظاهر که به نیک نظری و راستگویی معروف بودن،در سپاه یزید بودن....
یکی از کارهای راوی میکنه اینه که از افراد صادق نظری که نظاره گر مسائل بوده طلب مطلب کنه...
ضمن اینکه قیام مختار هم فراموش نشه....و اعترافاتی که از ظالمان عاشورا گرفت و همه ی اینها ثبت شد...
3-احمق بودند اما حرفاشون قابل استناد هست...شما دارید رفتار و منش امروزی رو با اون دوره قیاس میکنین و این نظرات رو باطل میدونین...
درحالیکه باید اطلاع جامعی از باور و منش اون زمان داشته باشید بعد اینطور قضاوت کنید و ندونسته رد کنید...!!
4-پیشنهاد میکنم خارج از جهتگیری نظر بدید شاید به نتایج بهتری رسیدیم....!!!
میدونین جالب چیه؟
اینکه مفسران و نظریه پردازان سیاسی و متخصص جنگ نرم غرب واقعه عاشورا و امام حسین(ع) رو قبول دارن و روی همین موضوع دارن مانور میدن اونوقت ما چشمامون رو بستیم و میخوایم انکارش کنیم...
به خدا قسم چشم ما به غربه نه به عقل و تفکر خودمون...
اگه همین فردا سیاستمداران غربی و آمریکایی بیان علنا بگن ما واقعه عاشورا رو قبول داریم،همین کسایی که امام حسین رو انکار میکردن ببین چه دست و پایی میشکونن واسه امام حسین...!
فرانسیس فوکویاما کسی که فرضیه ی پایان تاریخ رو داده و میگه در آخرالزمان با لبرالیسم آمریکایی روبرو هستیم،نظریه ی جالبی درمورد امام حسین(ع)،امام زمان(عج) و ولایت فقیه داره....
اینو بخونین خالی از لطف نیست...
http://mobtadii.blogfa.com/post-3.aspx
مگر نمیفرمایید این حادثه بسیار مهم بوده و قدمت زیادی هم در تاریخ داره؟
چرا حتی یک شعر یا نوشته درباره کربلا در آثار بزرگان ایران مانند سعدی، حافظ، مولوی، فردوسی، خیام، ابن سینا و... دیده نمیشه؟
در حالیکه این افراد درباره اسلام نوشته های زیادی دارن، اما علت اینکه درباره چنین واقعه مهمی از نظر شما چیزی نگفتند چیه؟
جز نبود تاریخ؟ جز یک باوری که پس از عصر صفویه یکدفعه شکوفا میشه و منابع تاریخی یکی پس از دیگری رو میشوند؟
اینم خدمت شما...
http://www.askdin.com/thread24481.html
http://www.alvershop.com/education-download/mazhabi/118-غزل-حافظ-حضرت-ابوالفضل-اباالفضل-قمر-بنی-هاشم
http://khabaredoost.blogfa.com/post-5.aspx
قطعا از شعرای دیگه و دوره های دیگه هم شعر هست،کافیه سرچ کنید...!!!