گفتگوهای تنهایی

[ESPEranza]

شکستم

نه آن زمان که رفتی ..
همان وقت که گفتی می روی ..

 

[ESPEranza]

خدایا دیدی!؟

کلی باران فرستادی تا این لکه را از دلم بشویی

من که گفته بودم لکه نیست....

زخم است!

 

[ESPEranza]

خــدایآ تـو را بـه تمـآم عـآلم سـوگنـد :
آنگـآه کـه عـآشقی در تـآریکی شـب بـه یـآد عشقـی سیـگآر میـکشد و اشـک میـریزد کمـی نگـآهش کـن.....

 

[ESPEranza]

بیا بنشین روبروی من

روبروی این کاغذ خالی!

با هر ژستی که دوست داری

مدل من باش!

نه، نقاش نبودم و نیستم!

نمیخواهم تو را نقاشی کنم!

میخواهم بنویسمت!!

 

[ESPEranza]

❤هنوز دلخوشم به “خدا نگهدارت”
اگر نمی خواستی برگردی اصراری نبود که خدا مرا نگه دارد !!!❤

 

[ESPEranza]

بعضی وقتا باید یقه ی احساستو بگیری...
بزنی تو گوشش...
با تمام قدرت سرش داد بزنی...
بگی خفه شو....
بسه دیگه....!!!
تا الان هر چی کشیدم....
هر چقدر سوختم....
بخاطر تو بود...!!

 

[t@hi]

در خواب نازی بودم شبی.دیدم کسی در میزند.در را گشودم روی او.دیدم غم است در میزند.ای دوستان بی وفا.از غم بیاموزید وفا.غم با ان همه بیگانگی هر شب به من سر میزند

 

[t@hi]

سه جمله ی زیبا : 1) اگر اولش به فکر آخرش نباشی آخرش به فکر اولش می افتی . 2) لذتی که در فراغ هست در وصال نیست چون در فراغ شوق وصال هست و در وصال بیم فراغ . 3) آغاز کسی باش که پایان تو باشد

 

[t@hi]

شکسپیر می گه غرورتو به خاطر کسی که دوستش داری بشکن ولی دل کسی رو به خاطر غرورت نشکن

 

[t@hi]

زندگی مثل پیانو است ، دکمه های سیاه برای غم ها و دکمه های سفید برای شادی ها . اما زمانی میتوان آهنگ زیبایی نواخت که دکمه های سفید و سیاه را با هم فشار دهی

 

[ESPEranza]

سُکوت که مے کنم مے گویی خدآحآفظ !!
لطفا دیگر سُکوت هآیم رآ تفسیر نکن ....
اگه مے توانستے معنے آن هآ رآ بفهمے که...
کآرمون به خدآحآفظے نمے کشید....!

 

[ESPEranza]

در حســرت یک نعــره مستــانه بـمـردیــم ُ

ویـران شــود این شـهـر که میـخـانـه نـدارد ..

 

[t@hi]

حباب ها قربانی هوای درون خودشان هستند....دکتر شریعتی

 

[ESPEranza]

دل استــــــ دیگر

خســـته ميشود... بــــی حوصله میشود

از روزگار ، از آدمــــــها ، از خودشــــ ،از اينــــ قابها ، از اثباتـــــــ

از توضيحــــ ...

از کلماتی که رابطه ها را به تلخی میکشد

از اينــــــ همه مهـــربانی كردنــــــ و نا مهربانی دیدنـــــــ

سلام تصـــنعی شنيدن

از سنگـــــ صبـــور بودنـــــ و آخر همــــ مُهر سنگ بودنـــــ خوردنـــــ

از زهــــــر حرف هایی

که تا آخـــــــر عمر آدمـــــ را می آزارد ...

كــمـــــ آورده‌امــــ

خسته‌امـــــ

از اينـــــ همه خواستنـــــ ها و نشدنــــ ها

از اينـــــ كه ديگر توانـــــ قـــــــــوی ماندنـــــ نیستــــ

آرامشــــ میخواهمــــ ...

قــرار می خواهمــــ ...

 

[ESPEranza]

گآهے سکوت خطرنآک تر از حرف هآے نیشدآر است......!!
بے شک کسے که سکوت مے کند؛
روزے سرنوشت حرف هآیش رآ به شمآ خوآهد گفت..

 

[t@hi]

کسی که به امید دیگران زنده است سالهست که مرده است.................نیچه

 

[ESPEranza]

قبل از این که عآشقم شوے ...... مرآ خوب نگآه کن !!
مبآدا چیزے از قلم بیفتد ک بعد به چشمت بیآید ... !!

 

[ESPEranza]

مَـטּ بَد نیستَمــــــــــــ ..

دَر اَحوآل پُرسے هآے روزآنهـ ..

مَعنےِ " خوبَمـــ " رآ نِمے دَهَد ...

حَتے مَعنےِ اینکِهـ " بَد هَستَمــــ " رآ هَمـــ نِمے دَهَد ..!

لآمَذهَبـــ ؛ بَرزَخے ستــــ بَرآے خُودَش

 

[t@hi]

شکست ان نیست که زمین بخوری ،شکست ان است که نتوانی بلند شوی....................گاندی

 

[t@hi]

گرگ هم که باشی .............عاشق بره ای خواهی شدکه تورا به علف خوردن وامیدارد....ورسالت عشق چنین است ...شدن آنچه که نیستی........

 

[ESPEranza]

♀چـــِقــَدر بــدهــ......

هر لحظهــ تلفـــُنت زنگ بخورهـ

اما پشتــــ هیچكدومــــــش اونی كــهـ می خوآی

نبآشهـ

 

[ESPEranza]

شهامت میخواهد بدون “اشک” ، خاطراتت را مرور کردن …

 

[ESPEranza]

او هم آدم است

اگـــر دوستت دارم هـــآیت را نشنیــده گرفت

غصه نخــور
اگـــر رفت گریــــه نکن....

یک روز چشمــــهآی یکــــ نفر عـــآشقش میکند

یک روز معنی کم محلی را می فهمد

یک روز شکستـن را درک میکند

آن روز می فـــهمد آه هـآیی که کشیدی

از تــهِ قلبت بوده!

می فهــمد شکـــستـن یک آدم تـــاوان سنگینی دارد...

 

[ESPEranza]

مــوجــودات ِ غــریبـی هـستیـم !
نـه طاقــت ِ دروغ را داریـــم …
و نــه تحــمّل ِ حـقــیــقت را !!

 

[ESPEranza]

خداراديده اي آيا؟

وهنگامي كه ميفهمي،

دگرتنهاي تنهايي،

رفيقي همدمي ياري كنارت نيست،

وميترسي كه رازي با كسي گويي،

يكي بي آنكه حتي لب تو بگشايي به آغوشي،

توراگرم محبت ميكندباعشق...

گمانم ديده اي اورا؟

 

[ESPEranza]

عـــشــق هــدیـــﮧ ایـــسـت ڪــﮧ خـــداونــد ســـاده بــــﮧ تــــو نـمـے دهـد !

بـار هــا امــتـحـانـت مـے ڪـنـد !

و در آخــــر عــشـق واقـعــے را بـــﮧ تــو هــدیــــﮧ مـے ڪند !

درســـت زمـــانـے ڪــﮧ قـــدرش را ڪامــل مـے دانـے !!!!


خــُـدایــا ؟ ایـــن هــمـه امتحـــان کــافــی نــبــود ؟

 

[ESPEranza]

وقتــی کـسی انــدازت نیستـــ
دستــ بـه انــدازه ی خــودتــ نــزن...

 

[ESPEranza]

به چشمی اعتماد کن که به جای صورت به سیرت تو می نگرد ، به دلی دل بسپار که جای خالی برایت داشته باشد و دستی را بپذیر که باز شدن را بهتر از مشت شدن بلد است

 

[ESPEranza]

بـآور مـے ڪنـمـ دوسـتـمـ دآرے !

بـآور مـے ڪنـمـ ...

تمـآمـ حـرف هـآیـت رآ ...

فـقـط محـض ِ رضـآے خـُـدآ ،

حـداَقـل بہ سـآدگیمـ نـخـنـد !

 

[ESPEranza]

بـعـضے وقـت هـآ ...

بـعـضے هـآ ...

بے صـدآ از زنـבگـیَـت مے رونـב !

بـے خـבآحـآفـظـے ، بـآ پـآے بـرهـنـہ ...

روے نـوڪ پـآ ، پـآورچـیـטּ پـآورچـیـטּ ...

تـآ مـبـآבا صـدآے تـق تـق ڪفـش هـآیشـاטּ

آگـاهـت ڪُنــב از رفـتـنـشـآטּ !

و ایـטּ نهـآیـت نـآمـرבیست ...