گفتگوهای تنهایی

[ESPEranza]

مُـحـبت زیــادی،

هَـمیـشه آدمــہـا را خــَـرابـــــ مــےڪُـنـد

گـاهــی آدمــہـا مــی رونــد ...

نـه بـــرای اینـڪـہ دلآیـل مــآنـدنـشــان ڪـَـم شـُـده ...

بـه ایـن دلیـل که آنـقــَـدر ڪـوچَـڪـَـنـــد

ڪـہ تحـمـل حـَجـم بــالای مُـحـبت تـــــو را نــدارنـد ...

" او ڪـہ رفـتنی ست ، بُـگـــذار بــــروَد

 

[ESPEranza]

شب خوابیدی تو تختت هی قلت میخوری...
بعد گوشیتو بر میداری مینویسی خوابم نمیبره......
سرد میشی...
بغض میکنی...
میبینی هیچکسو نداری که واسش اینو بفرستی... تنهایی سخته ...خیلی سخته...

 

[ESPEranza]

من به قلبم افتخار می کنم با آن بازی شد ، زخمی شد ، به آن خیانت شد ، سوخت و شکست اما به طریقی هنوز کار می کند...

 

[ESPEranza]

انگشتانــ َم کــ ه لاے ورق هــاے دیــواטּ حافــظ مے رود☂ دست دلــ َم مے لــرزد ☂دلــ َم مے خواهــد همیشــ ه بگویــد :【 یوســف گــم گشتــ ه بازآیــد بــ ه کنعــاטּ غــم مخــور

 

[ESPEranza]

این بار که کسی آمد نمــی گویمـ بـــرو


حــتی نمی گــویمـ کس دیگـــری رامی خـــواهمـ


فقـط می گــویمـ :


ببیـــن ! من شکــستـ ه امـ !


خستـــ ه امـ !


کمی آراممـ کــــن ...


همـیـن

 

[ESPEranza]

وقتی خداحافظی میکنیم چــه انـرژی عـظیـمی مـی خواهـد کـنترل اولین قـطره اشک بـرای نـچکیـدن...

چشمام ميسوزه برم ديگه

شب بخير

 

[zahra.71]

موسیقی..
انحنای ساده یک خیال است ...
ساده تر بگویم بلیطی به سادگی فشردن دکمه پخش و سفر به نا کجا آباد حواس نوازنده ...
می برد ...
جذب می کند ...
...
گاهی به فکر ...
گاهی به سواحل لبخندی ساده ...
گاهی به تکان بی تأمل انگشت و سر ...
موسیقی هرچه هست! گاهی جادو می کند ...

 

[ESPEranza]

نـه عـاشق بـودمـ و نـه آلـودهـ بـه افـکار پـلید
من بـه دنـبـال نـگاهے بـودمـ کـه مرا
از پس دیـوانـگے امـ مے فـهمیـد !
و خدا مے دانـد ...
سادگـے از تـه دلـبستـگے امـ پـیـدا بـود ...

 

[ESPEranza]

وقتی عشقت تنهات گذاشت ، نگران خودت نباش که بدون اون چیکار می کنی ،


شرمنده دلت باش که یک باره دیگه بهت اعتماد کرد

 

[ESPEranza]

از ما که گذشت ! ولی به دیگری موقتی بودنت را گوشزد کن تا از همان اول فکری به حال جای خالیت کند . .

 

[ESPEranza]

هیچ انتظاری از کسی ندارم!
و این نشان دهنده ی قدرت من نیست!

مسئله ، خستگی از اعتماد های شکسته است...

 

[ESPEranza]

خدا پاشو... نگاه کن...من و یادته؟!

من بغل میخوام...

تروخدا...فقط یه دفعه...بیا پایین منو بغل کن...

از خداییت کم نمیشه به خدا!!!

 

[ESPEranza]

"سکوت"، متن ساده ای است که همیشه "اشتباه" ترجمه میشود..

 

[ESPEranza]

وقتی عشقت تنهات گذاشت ، نگران خودت نباش که بدون اون چیکار می کنی ،

شرمنده دلت باش که یک باره دیگه بهت اعتماد کرد

 

[ESPEranza]

ملــودرام مسخــره ای بــود زنــدگــی!
ایــن را تمــام منتقــدان ابــراز کــرده انــد!
داستــان تکــراری،سکــانــس هــای اشتبــاه،و پــایــان آبکــی!
ای خــدا!...........از خــودت دفــاع نمــی کنــی؟!

 

[ESPEranza]

میدانستی ناز کردن بلد نیستم ، مفت خریدی!

حالا من مانده ام و یک مشت حرف نگفته

که هر روز تکه ای از آن را بالا می آورم!

و لبخندی از سر ناچاری

که مبادا دل کسی به درد آید...

 

[ESPEranza]

شاید از مد افتاده باشد
شاید دیگر اندازه ام نباشد
اما همچنان عطر خاطره میدهد پیراهنی که روی شانه هایش اشک ریخته ای

 

[ESPEranza]

قــرارمـان..
فقـط ..یـک "مــانیــتورِ" کـوچـک بـــود !
امّــا ..اکنــون ..قلبـــم را ببـین..
که بــا هــر " آف " شدنــت ..
چــگونـه ..
بـیقــرارِ " آمــدنــت" مـی شـــود...

 

[ESPEranza]

از من که گذشت
اما
اگر باز در سرت هوای خداحافظی داشتی از همان ابتدا
سلامی نکن....

 

[ESPEranza]

آنقدر خورد شده ام که خورده هایم هم دیگر هیچ پایی را نمی آزارد

 

[ESPEranza]

می خواستم برای از دست دادنت گریه کنم ...

اما دیدم تمام اشکهایم را برای بدست آوردنت ریخته ام ..

 

[ESPEranza]

من چشمهایـــم را بستم و تو قایــم شدی ..


من هنـــوز روزها را می شــمارم!..

و تـــو پیدا نمیشوی !..


یا من بازی را بلــد نیستم !


یا تو جر زدی !

 

[ESPEranza]

دوست داشتن را با تمام وجود يادش دادم...


ولي او رفت..


و امتحانش را به ديگري پس داد..

شما هم داشتيد از اين شاگردها؟!!!!..

 

[ESPEranza]

خدایا…! اندکی نفهمی عطا کن که راحت زندگی کنیم!

مردیم از بس فهمیدیم و به روی خودمون نیاوردیم

 

[ESPEranza]

شنیدید که میگن :
اونی که گریه می کنه ، یه درد داره.
اما اونی که میخنده هزار تا!

من میگم :
اونی که میخنده هزار تا درد داره
ولی اونی که گریه میکنه
به هزار تا از دردهاش خندیده ,
اما جلوی یکیشون بدجوری کـــــــــــم آورده
میفهمی!

 

[ESPEranza]

من از مرگ ماهی ها می ترسم .وگرنه درد دلم را به دریا می گفتم

 

[ESPEranza]

خیالـــت راحـــت باشـــد , چیــــزی نشـــده...
یک شکســـت عاطفـــی ســـاده
دوستـــش داشتــم , دوستـــم داشــت
دوستـــش دارم , دیگـــر دوستــــم نــدارد...
مانـــــده ام , رفتـــــه هستـــــم ,
ولــــی او نیـــست به همیـــن سادگی ...
فقــــط ...
فقــــط یک نفــــر ایــن حــــوالی بــــــــدجــــوری...
سیگـــــــــاری شده....

 

[ESPEranza]

خدایا ....

تو دنــیای ما آدمــا ...

یه حالتی هست به نام " کــم آوردن " !
...
تو که خــدایی و نمیتونی تجربش کنی ....

خــوش به حــالت ... !!!

 

[ESPEranza]

دُنـیـای مـَجـازی"

شـلـوغ تـریـنــ سـرزمـیـنِ تـنـهـایـی استـــ...

بـا هـمـه کَس هستـی و

بـا هیــچــ کـَســـ نـیـسـتــــی

 

[seabride]

[h=5]بترس از آدم هایی که عاشق نیستند

ولی عاشق کردن را خوب بلدند..[/h]